باسلام قبلا عرض شد که خلافت اموی به دو شاخهء سفیانی و مروانی تقسیم شد. شاخه سفیانی شامل معاویه و یزید و معاویه دوم هستند. شاخه مروانی شامل مروان حکم و فرزندان و نوادگان او هستند . عبدالملک بن مروان ، مقتدرترین خلیفه اموی از شاخه مروانی است و بعد از او دولت اموی رو به ضعف گذاشت. بعد از عبدالملک ، ولیدبن عبدالملک به مدت ۱۰ سال و بعد سلیمان بن عبدالملک به مدت ۳ سال و بعد عمر بن عبدالعزیز به مدت ۲ سال و نیم خلیفه شدند. این عمربن عبدالعزیز پسر همان عبدالعزیز بود که گفتیم برادر عبدالملک میشد و قرار بود بعد از عبدالملک خلیفه بشود و عبدالملک او را با پول خرید. یعنی میشد عمربن عبدالعزیز بن مروان. اینکه سلیمان بن عبدالملک چرا عمربن عبدالعزیز را جانشین خود کرد معلوم نیست. برخی می‌گویند قرار بود فتنه‌ای به‌پا بشود و بااین کار فتنه خوابید. این عمربن عبدالعزیز که عمر دوم نامیده میشود رفتارش با بقیه ، خیلی متفاوت بود. آدم عاقل و نجیبی بود و روابط او با اهل‌بیت خوب بود. لعن حضرت علی ع بر منابر را ممنوع کرد. فدک را به اهل‌بیت بازگرداند و اهل‌بیت شروع به استفاده از آن کردند و تمشیتی به اوضاع پریشان خود دادند. خمس مال خود را به اهل‌بیت میداد . به حاکم کوفه دستور داد که به مردم کوفه که شیعه بودند سخت نگیرد و آنها را از خراج ، معاف کند و بالاخره ممنوعیت کتابت حدیث را که از زمان عمر متداول شده بود ، برداشت و خیلی کارهای دیگر که در تاریخ گزارش نشده است. نقل شده که امام باقر ع ، روابط خیلی خوبی با عمربن عبدالعزیز داشت و نامه‌هایی بین آن دو رد و بدل میشد و امام باقر ع او را نجیب بنی‌امیه خطاب می‌کرد. عمر بن عبدالعزیز آدم بسیار سخاوتمندی هم بود و داستان فروش انگشترش برای رفع قحطی دمشق در اشعار سعدی هم آمده است. برخی می‌گویند چونکه خلافت را در اختیار اهل‌بیت قرار نداد ، مورد لعن قرار گرفته. اما بنده می‌گویم، حکومت شیعی هم داشتیم که نگذاشتند فرزندان پیامبر و یا حتی علمای وقت در راس حکومت قرار گیرند و به همان خلفای سنی‌مذهب عباسی بسنده کردند و آن دولت ال‌بویه بود. خلاصه اینکه عمر دوم در جوانی و درسال ۱۰۱ وفات کرد و او را در نزدیکی حمص سوریه دفن کردند. برخی معتقدند که فرزندان عبدالملک ، او را مسموم کردند چرا که تمایلات شیعی داشت. والله اعلم. بعد از عمربن عبدالعزیز ، یزید بن عبدالملک خلیفه شد و ۴ سال خلافت کرد که داستان زندگی او را انشالله فرداشب خواهم گفت. @tarikhbekhanim