باسلام
عرض شد که بعد از عمربن عبدالعزیز ، یکی دیگر از فرزندان عبدالملک به نام یزید بن عبدالملک به خلافت رسید. این آقا را یزید دوم هم مینامند و منظور از یزید اول ، همان ملعونی است که تراژدی کربلا را ایجاد کرد. البته یزید دوم از طرف مادری هم نوه یزید اول بود.
این یزید دوم در سال ۱۰۱ به خلافت رسید و در سال ۱۰۵ هم سقط شد. یزید دوم همان ملعون شرابخوار و هوسبازی است که عمر خودش را در حرمسرا و دربین زنان زیبا طی کرد. یزید دوم تمام کارهای خوب عمربن عبدالعزیز را هم لغو کرد و دوباره لعن علی ع را بر روی منابر تجدید کرد . فدک را از اهلبیت پس گرفت ، بر اهلبیت و شیعیان کوفه سخت گرفت و خراج و مالیات آنها را زیاد کرد. این دیوانه حتی بر بنیامیه هم رحم نکرد و تعداد زیادی از عموها و پسرعموهایش و نزدیکان خودش که به روش کار او معترض بودند را زندان ویا اعدام کرد.
بله ، این عنصر کثیف و ابله و دیوانه ، جانشین و خلیفه پیامبر شده بود و در همین حال معصومی بهنام امام باقر ع ، نواده پیامبر ، مخزن علوم مختلفه ، از پاکترین سلاله و داراری طولانیترین سابقه در اسلام ، در مدینه ، منزوی شده و فرمایشاتش خریدار نداشت.
یزید دوم یکی از معشوقههای خوشصدا و زیبایش را بر محل فتوا رساند و گاهی او را خلیفه صدا میکرد و بر سجادهاش مشروب میریخت و در حال مستی ، امام جماعت میشد. اینها همه در کتابهای تاریخ خلفا که اهل سنت از جمله طبری و بلاذری و ابوحنیفه دینوری، نوشتهاند موجود است .
حالا اهل سنت ، همینها را جانشین پیامبر میدانند و معتقدند که چون اجماع مسلمین بر این قرار گرفته که اینها خلیفه بشوند و لذا ما باید تمکین کنیم و حق اعتراض نداریم. اینها اگر حکمی بکنند که درست باشد ، خدمت به مؤمنین است و ثواب میبرند و اگر هم حکمی کنند که خلاف اسلام و مسلمین باشد باید فقط به آنها تذکر داد و هر نوع قیام بر علیه آنها مردود است . چون باعث اختلاف در بین مسلمین میشود.
ای لعنت بر ابلیس جنایتکار که این خزعبلات را در مغز یک مشت مدعی علم و فقه کرده و ۱۴۰۰ سال است که با همین استدلهای بیپایه سوار بر گُرده مسلمانان شده و آنها را از اختلاف در بین مسلمانان میترساند و با همین ترفند همه را به جان هم انداخته و این همه کشتار و خونریزی انجام داده و هنوز هم در جامعه ، از این افراد فریبخورده ابلیس به وفور داریم که به بهانه انجام اصلاحات در امور مسلمین ، به دنبال ایجاد جنگ و کشتار و خونریزی هستند.
القصه ، یزید دوم فقط ۴ سال خلافت کرد.
در دوره این آقا ، اوضاع از دست حکومت خارج شد و خوارج که قبلا با تمهیدات عمربن عبدالعزیز ، ساکت شده بودند ، دوباره در جاهای مختلف کشور اسلامی شورش کردند و کشتار راه انداختند. چند نفر از فرماندهان اموی مدعی خلافت شدند و نزدیک بود خلافت از دست بنیامیه خارج بشود. سادات بنیعباس هم به بهانه دفاع از حق اهلبیت و کسب رضایت آلمحمد کمکم و مخفیانه دعوت خودشون را آغاز کردند. غفلت یزید دوم از امور کشورداری ، باعث شد که امام باقر ع در مدینه ، کمکم شروع به ایجاد کلاسهای درس بنماید و علومی که در دوران پدرانش در جامعه علمی منتشر شده بود را تدوین کند.
ما قبلا در مورد تلاشهای علمی امام سجاد ع و آثار ارزشمندی که ایشان از خودش بجا گذاشت در
اینجا توضیح کامل دادیم و نقش امام باقر ع و بعد هم امام صادق ع در این اوضاع ، تدوین و تبیین این علوم بود که به نحو احسن انجام دادند و در قسمتهای بعدی به بیان آن خواهیم پرداخت.
یکی دیگر از مسائلی که در این روزها کمکم بوجود آمد ، اختلافات فکری و فقهی در بین تابعین بود. بسیاری از صحابه در این دوره فوت کرده بودند و مراجعه به ائمه شیعه هم با توجه به بایکوتی که از طرف حکومت میشد ، سخت بود و اصلا بسیاری از تابعین در مناطق دور از مدینه ، مثل شام و ایران و عراق از وجود ائمه شیعه که معدن علم و فقه بودند ، خبر نداشتند و لذا در بین بسیاری از علمای دور و نزدیک اختلافات فکری و فقهی بروز کرد و مکاتبی مثل معتزله و اشاعره بوجود آمد. در خواندن قرآن ، در احکام شرعی ، در تفسیر و علوم عقلی و نقلی ، اختلافات عمیق ایجاد شد. اینها همه در بین اهل تسنن بود و شیعیان هیچ اختلافی نداشتند چرا که ائمه و یا شاگردان ائمه در دسترسشان بودند و هرچه این بزرگواران میگفتند همان کار را میکردند . ائمه هم که طبیعتا هیچ اختلافی با هم نداشتند. اینها را بعدا باز هم توضیح میدهم.
خلاصه اینکه یزید دوم در سال ۱۰۵ راهی جهنم شد و برادرش هشام بن عبدالملک جانشین او شد که انشالله فرداشب خدمت شما معرفی خواهم کرد.
#تاریخ
@tarikhbekhanim