مهندسی سیاسی (۲): دموکراسی اندیشکدهای
🔹 از ابتدای انقلاب اسلامی، ایران سه مرحلهی دموکراسی را طی کرد: دموکراسی روحانیتمحور، دموکراسی حزبمحور و دموکراسی سلبریتیمحور. در واقع از سال ۵۷ تا حدوداً سال ۶۸ دموکراسی در ایران، بهگونهای بود که در آن زمان روحانیون وجدان جامعه بودند و مردم همچنان در فضای معنوی ابتدای انقلاب بودند و نظر روحانیت را بر هر چیزی ترجیح میدادند.
🔸 اما متأسفانه بعد از اتمام جنگ و غلبه فضای دنیاگرایی بر کشور، دموکراسی در ایران، حزبمحور شد و بازیهای سیاسی مطرح شد و آهستهآهسته آلودگیهای بازیهای سیاسی غربی به داخل ایران نیز کشانده شد. برخی از روحانیون نیز دچار آلودگیهای سیاسی و اقتصادی شده و بهدنبال مدرکگرایی افتادند و همزمان از چشم مردم نیز افتادند.
🔹 از انتخابات سال ۹۲، آهستهآهسته سلبریتیها سربرآوردند و نظر آنها برای مردم مهمتر از هرچیزی بود بهطوریکه سلبریتیها در سالهای ۹۲ و ۹۶ پشت سر کاندیدای خاصی قرار گرفته و او را بزرگ کردند. مردم نیز با تبعیت از سلبریتیها به آن شخص کذایی رأی دادند که کشور ضرباتش را خورد.
🔸 اگرچه فتنه ۱۴۰۱، فتنهی سلبریتیها بود و باید جامعه و مسئولین از بیهویتی، نمکنشناسی و بیغیرتی سلبریتیها درس عبرت گرفته و آنها را از صحنه سیاست حذف میکردند اما هنوز این پالایش انجام نشده و هنوز همچنان حرف سلبریتیها تا حدودی در جامعه نفوذ دارد؛ اگرچه این روند نزولی است.
🔹 انشاءالله تا چندسال آینده، جامعه به حدی از بلوغ برسد که از دموکراسی سلبریتیمحور به دموکراسی اندیشکدهای برسیم؛ بدین معنی که حرف و نظر اندیشکدههای شاخص کشور (که آیندهشناسی و ترندگذاری نموده و با مبانی حِکمی و قرآنی، طرحهای جایگزین برای همه نهادها آماده کردهاند) برای مردم مطرح باشد و مردم و مسئولین مبتنی بر نظرات کارشناسیشده و قرآنی آنها در انتخاباتها شرکت نمایند و رأی دهند.
⁉️ اما چگونه میتوان وجدان جامعه را تغییر داد به نحویکه مردم پشت سر سلبریتیها قرار نگیرند و به اندیشکدهها اقتدا کنند؟
با ما همراه باشید...
✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی
@tasbit1444