✅جايگاه در : مسئله در تحقيق نقطة شروع است. هر چه اين نقطه دقيق و درست باشد، تحقيق هم ميتواند خوب پيش برود:‌ «حُسْنُ السؤال نصف العلم». تحقيقاتي که در حين کار خوب پيش نميرود، به احتمال زياد مسئله‌شان دقيق نيست. محقق ابتدا با مشکل مواجه ميشود، آن را دقيق‌سازي و تبديل به مسئله مي‌کند و بعد شروع به تحقيق ميکند. در يکي از مناظرات انتخاباتي رياست جمهوري، يادم هست کانديدايي مدعي بود: «ما مشکل را تبديل به مسئله ميکنيم و نمي‌گذاريم به بحران برسد»! صرف نظر از درستي و نادرستي اين ادعا، «ادبيات علمي‌» اش براي من جالب بود. در کتاب آموزشي (ظاهرا مقطع متوسطه) تفاوت مشکل و مسئله مطرح شده بود، من براي دانش‌آموزي که در اين باره سؤال مي‌کرد، اين مثال را زدم: شما مي‌‌روي نان بخري،‌ مي‌بيني نانوايي بسته است؛ سؤال مي‌کني چرا نانوايي بسته است؛ اين مي‌شود مشکل. حالا اين سؤال را دقيقش مي‌کني: «آيا نانوايي به سبب تعمير بسته است»؟ «آيا روز تعطيل و استراحت ماهيانه نانوايي است و به اين جهت بسته است»؟ «آيا براي اعضاي نانوايي حادثه‌اي پيش آمده و به اين سبب بسته است»؟ «هر» يک از اين سؤالات مي‌تواند يک «مسئله» باشد. اين مثال در نمونه‌هاي اجتماعي، فرهنگي، سياسي و اقتصادي هم جاري است: «دقيق‌سازي مسئله»‌ در واقع يعني «عبور از مشکل و تبديل آن به مسئله». ✍️حامد منتظري مقدم 🔰https://eitaa.com/Tashayo