#بهداشت_جسم
جلسه دوم
🔹هدف معالجۀ روح بود؛
اهلبیت علیهمالسلام برای هدایت بشر آمدند. آمدند فکر ما را اصلاح بکنند، اعتقادات ما را تصحیح بکنند و ما را مؤمن به خالق بکنند. در عین حال گاهی هم مسائل سلامت بدن و امور پزشکی و طبابت را هم داشتند و هدفشان از آمدن به این دنیا، این نبوده است؛ اما این را هم در کنار کارشان انجام میدادند و گاهی که اصحاب مریض میشدند، به ایشان میگفتند این کار را بکنید، این دارو را میل بکنید و به ایشان اینها را میگفتند. بین این دو باید دقت بکنیم که هدف معالجۀ جسم نبود که بیایند طبابت بکنند. هدف معالجۀ روح بود!
🔹عالم به همهی علوم؛
حجتهای الهی همۀ علوم دنیا در وجودشان هست. وقتی میگوییم همۀ امر دنیا در وجودشان ثبت است، یک بخشی از این علوم همان علوم مربوط به مسائل پزشکی و طبابت است. وقتی امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند: «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی» دیگر ذکر نکردند که «سلونی» از امور آخرتی است، تعیین که نکردند. همه چیز را میگویند، هر چه میخواهید سؤال بکنید. نگفتند از امور آخرتی از من سؤال بکنید. پس از امور آخرتی باشد یا از امور دنیایی، تفاوتی نمیکند. نگفتند از زمین سؤال بکنید یا از آسمان سؤال بکنید، از هرجا از کهکشانها هم سؤال میکردند جواب میدادند که خودشان دنبالش فرمودند که من امور آسمانها و کهکشانها را نسبتبه امور زمین عالمتر هستم.
🔹عدم امکان تجربه ی همهی گیاهان؛
ما نمیتوانیم بیاییم داروها و گیاهان را تا آخر عمرمان، نه من همۀ دنیا جمع شوند بخواهند یکی یکی اینها را تجربه بکنند و با فلان بیماری مقایسه کنند و ببینند روی فلان بیماری اثرش چه است. عمر انسان کفاف این را نمیدهد که افراد بخواهند. این مشکل است که بخواهند افراد همۀ اینها را مدام تجربه بکنند و بعد بنویسند. خب این چیزی که باید صد سال طول بکشد و بیایند یک میلیون، دو میلیون گیاه را یکی یکی بررسی کنند، بعد دو تا دو تا اینها را ضمیمه هم بکنند بعد ضمیمهها را منفرد کنند و با یک چیز دیگر ضمیمه بکنند. خب ببینید چقدر طول میکشد! این را از کسی که عالم به علم غیب است سؤال میکنند. او از اول میگوید این گیاه را استفاده کن، مشکلت حل میشود. یکوقت یک کسی عقیده ندارد که اهلبیت علیهمالسلام اطلاع غیبی داشتهاند، آن یک بحث دیگر است. اگر کسی عقیده ندارد مثل این است که من قبول ندارم این پزشک متخصص است. همه دارند به او مراجعه میکنند؛ ولی من قبول ندارم و به عقیدۀ خودم به او مراجعه نمیکنم. بعضیها ممکن است بگویند اهلبیت علیهمالسلام مسائل طبابت را نمیدانستند. آنکه میگوید نمیدانستند مراجعه نمیکند؛ اما آنکه معتقد است و ما که معتقد هستیم مراجعه میکنیم. بعضیها هم ممکن است بگویند ما انکار نمیکنیم؛ اما دلیلش را بگویید ببینیم قرآن آیا گفته که اهلبیت علیهمالسلام همه چیز را میدانند؟ بله در چند جای قرآن آمده است. آیات ۱۰۵ توبه، ۴۳ رعد، ۱۲ یس، ۲۷جن، این سورههاییاند که معروف هستند.
🔹جایگاه «علمالکتاب»؛
در یکجا مثلاً در آیۀ ۴۳ رعد میگوید امیرالمؤمنین علیهالسلام کسی است که: «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ» دیگر حالا کسانی که با ادبیات عربی آشنا هستند میدانند که کلمۀ «من» در اینجا نیامده است؛ درحالیکه در آیۀ ۴۰ سورۀ نمل راجعبه آصف یک من ذکر میکند و تفاوتش همین است که آصفبن برخیا را میگوید: «قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ» آصف از کتاب میدانست. یک "از" میگوید و علمش را سوراخ میکند و میگوید همه چیز را نمیدانست. از کتاب میدانست یعنی بخشی از ادلۀ کتاب را اطلاع داشت. وقتی آن آیه را کنار آیۀ ۴۳ رعد میگذاریم، امیرالمؤمنین علیهالسلام را وقتی میخواهد معرفی بکند دیگر "از" نمیگوید. میگوید این آقا علم الکتاب نزدشان است. این شهادت قرآن است. بعد این آیه را بگذارید کنار آیۀ ۵۹ انعام که میگوید هرچه در علوم دنیا هست همه چیز را، وقتی میخواهد بگوید همه چیز را، میگوید تر و خشکی. «لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فی کِتابٍ مُبینٍ» همه چیز را تر و خشکی، حضرت در کتاب جمع شده است. بعد میگوید این کتاب همهاش در سینۀ امیرالمؤمنین علیهالسلام است: «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ» این شهادت قرآن است.
#آیت_الله_مهدوی
#عضو_مجلس_خبرگان_رهبری
#امام_جمعه_اصفهان