eitaa logo
روی خط سلامت
742 دنبال‌کننده
660 عکس
288 ویدیو
32 فایل
پایگاه اطلاع‌رسانی Teb114.ir ایتا eitaa.com/teb114_ir تلگرام t.me/teb114_ir سروش Sapp.ir/teb114_ir بله ble.im/teb114_ir بالونت balo.me/teb114_ir ارتباط با ادمین: @teb114_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
📣 رویداد | سلسله جلسات #بهداشت_جسم ✅ حضرت آیت‌الله سید ابوالحسن مهدوی ⏳ هر چهارشنبه از طریق کانال و پایگاه اطلاع رسانی #سلامت_در_دولت_اسلامی #آیت_الله_مهدوی #عضو_مجلس_خبرگان_رهبری #امام_جمعه_اصفهان
جلسه‌ی اول ✅ هدف از آمدن انبیا و حجت‌های الهی، بحث پزشک جسمی نبوده است. هدف این نبوده که انبیا بیایند و به بیماران دارو بدهند و آنها را معالجه کنند. اگر صحبت از هدف بشود، هدف سلامت فکر است؛ دین و قرآن و کتب آسمانی برای اصلاح فکر آمده‌اند، برای این که لجبازی نکنیم، برای اینکه شهوترانی نکنیم. این‌ها آمدند برای اینکه غضب را در ما معالجه کنند. آمدند عقل ما را رشد بدهند. آمدند تا ما مطابق با استدلال عقلی عمل بکنیم. انبیا کارشان این بوده است. آمدند ما را صدیق بکنند، راستگو باشیم، دروغ نگوییم، این‌ها را آمدند یاد ما دادند. آمدند که با همه مهربان باشیم. حالا بعضی‌ها ادعا می‌کنند این‌ها از خودشان است. خیر، این‌ها از اهل‌بیت (علیهم‌السلام) است. ✅ حضرت فرمودند: هیچ مؤمنی نیست که مریض شود؛ مگر اینکه ما هم به مریضی او مریض می‌شویم. هیچ مؤمنی نیست که محزون بشود؛ مگر اینکه ما هم به حزن او محزون می‌شویم. هیچ مؤمنی نیست که دعا بکند، مگر اینکه ما آمینش را بگوییم. در شرق و غرب، هر مؤمنی که مریض بشود ما هم به مرض او مریض می‌شویم و به حزن او محزون می‌شویم. 🔸 متن کامل این سخنرانی(به همراه صوت) در لینک زیر: 🔸 teb114.ir/body-health01
behdasht e jesm-ep01.mp3
10.69M
🔉 بشنوید | #بهداشت_جسم 🔹 جلسه‌ی اول ❇️ سلامت فکر ❇️ انواع علم ❇️ تفاوت طبابت و معجزه #آیت_الله_مهدوی #عضو_مجلس_خبرگان_رهبری #امام_جمعه_اصفهان 🔸 teb114.ir/body-health01
#بهداشت_جسم جلسه‌ی دوم ❇️ مرجعیت علمی اهل‌بیت علیهم‌السلام 🔸 هدف انبیاء؛ سلامت فکر 🔸 علم ائمه علیهم‌السلام 🔸 سه رکن اصلی هر شهر #آیت_الله_مهدوی #عضو_مجلس_خبرگان_رهبری #امام_جمعه_اصفهان 🔸 متن کامل این سخنرانی(به همراه صوت) در لینک زیر: 🔸 teb114.ir/body-health02
behdasht e jesm-ep02.mp3
10.93M
🔉 بشنوید | 🔹 جلسه‌ی دوم ❇️ مرجعیت علمی اهل‌بیت علیهم‌السلام 🔸 هدف انبیاء؛ سلامت فکر 🔸 علم ائمه علیهم‌السلام 🔸 سه رکن اصلی هر شهر teb114.ir/body-health02
جلسه دوم 🔹هدف معالجۀ روح بود؛ اهل‌بیت علیهم‌السلام برای هدایت بشر آمدند. آمدند فکر ما را اصلاح بکنند، اعتقادات ما را تصحیح بکنند و ما را مؤمن به خالق بکنند. در عین حال گاهی هم مسائل سلامت بدن و امور پزشکی و طبابت را هم داشتند و هدفشان از آمدن به این دنیا، این نبوده است؛ اما این را هم در کنار کارشان انجام می‌دادند و گاهی که اصحاب مریض می‌شدند، به ایشان می‌گفتند این کار را بکنید، این دارو را میل بکنید و به ایشان این‌ها را می‌گفتند. بین این دو باید دقت بکنیم که هدف معالجۀ جسم نبود که بیایند طبابت بکنند. هدف معالجۀ روح بود! 🔹عالم به همه‌ی علوم؛ حجت‌های الهی همۀ علوم دنیا در وجودشان هست. وقتی می‌گوییم همۀ امر دنیا در وجودشان ثبت است، یک بخشی از این علوم همان علوم مربوط به مسائل پزشکی و طبابت است. وقتی امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی» دیگر ذکر نکردند که «سلونی» از امور آخرتی است، تعیین که نکردند. همه چیز را می‌گویند، هر چه می‌خواهید سؤال بکنید. نگفتند از امور آخرتی از من سؤال بکنید. پس از امور آخرتی باشد یا از امور دنیایی، تفاوتی نمی‌کند. نگفتند از زمین سؤال بکنید یا از آسمان سؤال بکنید، از هرجا از کهکشان‌ها هم سؤال می‌کردند جواب می‌دادند که خودشان دنبالش فرمودند که من امور آسمان‌ها و کهکشان‌ها را نسبت‌به امور زمین عالم‌تر هستم. 🔹عدم امکان تجربه ‌ی همه‌ی گیاهان؛ ما نمی‌توانیم بیاییم داروها و گیاهان را تا آخر عمرمان، نه من همۀ دنیا جمع شوند بخواهند یکی یکی این‌ها را تجربه بکنند و با فلان بیماری مقایسه کنند و ببینند روی فلان بیماری اثرش چه است. عمر انسان کفاف این را نمی‌دهد که افراد بخواهند. این مشکل است که بخواهند افراد همۀ این‌ها را مدام تجربه بکنند و بعد بنویسند. خب این چیزی که باید صد سال طول بکشد و بیایند یک میلیون، دو میلیون گیاه را یکی یکی بررسی کنند، بعد دو تا دو تا این‌ها را ضمیمه هم بکنند بعد ضمیمه‌ها را منفرد کنند و با یک چیز دیگر ضمیمه بکنند. خب ببینید چقدر طول می‌کشد! این را از کسی که عالم به علم غیب است سؤال می‌کنند. او از اول می‌گوید این گیاه را استفاده کن، مشکلت حل می‌شود. یک‌وقت یک کسی عقیده ندارد که اهل‌بیت علیهم‌السلام اطلاع غیبی داشته‌اند، آن یک بحث دیگر است. اگر کسی عقیده ندارد مثل این است که من قبول ندارم این پزشک متخصص است. همه دارند به او مراجعه می‌کنند؛ ولی من قبول ندارم و به عقیدۀ خودم به او مراجعه نمی‌کنم. بعضی‌ها ممکن است بگویند اهل‌بیت علیهم‌السلام مسائل طبابت را نمی‌دانستند. آن‌که می‌گوید نمی‌دانستند مراجعه نمی‌کند؛ اما آن‌که معتقد است و ما که معتقد هستیم مراجعه می‌کنیم. بعضی‌ها هم ممکن است بگویند ما انکار نمی‌کنیم؛ اما دلیلش را بگویید ببینیم قرآن آیا گفته که اهل‌بیت علیهم‌السلام همه چیز را می‌دانند؟ بله در چند جای قرآن آمده است. آیات ۱۰۵ توبه، ۴۳ رعد، ۱۲ یس، ۲۷جن، این سوره‌هایی‌اند که معروف هستند. 🔹جایگاه «علم‌الکتاب»؛ در یک‌جا مثلاً در آیۀ ۴۳ رعد می‌گوید امیرالمؤمنین علیه‌السلام کسی است که: «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ» دیگر حالا کسانی که با ادبیات عربی آشنا هستند می‌دانند که کلمۀ «من» در اینجا نیامده است؛ درحالی‌که در آیۀ ۴۰ سورۀ نمل راجع‌به آصف یک من ذکر می‌کند و تفاوتش همین است که آصف‌بن برخیا را می‌گوید: «قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ» آصف از کتاب می‌دانست. یک "از" می‌گوید و علمش را سوراخ می‌کند و می‌گوید همه چیز را نمی‌دانست. از کتاب می‌دانست یعنی بخشی از ادلۀ کتاب را اطلاع داشت. وقتی آن آیه را  کنار آیۀ ۴۳ رعد می‌گذاریم، امیرالمؤمنین علیه‌السلام را وقتی می‌خواهد معرفی بکند دیگر "از" نمی‌گوید. می‌گوید این آقا علم الکتاب نزدشان است. این شهادت قرآن است. بعد این آیه را بگذارید کنار آیۀ ۵۹ انعام که می‌گوید هرچه در علوم دنیا هست همه چیز را، وقتی می‌خواهد بگوید همه چیز را، می‌گوید تر و خشکی. «لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فی‏ کِتابٍ مُبینٍ» همه چیز را تر و خشکی، حضرت در کتاب جمع شده است. بعد می‌گوید این کتاب همه‌اش در سینۀ امیرالمؤمنین علیه‌السلام است: «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ» این شهادت قرآن است.
جلسه دوم 🔹۳ رکن اصلی هر شهر؛ امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: هر شهری نیاز به ۳ گروه دارد: «لَا یَسْتَغْنِی أَهْلُ کُلِّ بَلَدٍ عَنْ ثَلَاثَةٍ، یَفْزَعُ إِلَیْهِ فِی أَمْرِ دُنْیَاهُمْ وَ آخِرَتِهِمْ» مردم باید هم در کارهای دنیایی‌شان و هم در کارهای آخرتی‌شان پناه به آن‌ها ببرند. یعنی این ۳ تا امور دنیایی تنها نیست، امور آخرتی هم نیست. مردم بالاخره هم دنیا می‌خواهند، هم آخرت می‌خواهند. بعد می‌فرمایند: «فَإِنْ عَدِمُوا ذَلِکَ کَانُوا هَمَجاً» اگر مردم آن شهر این ۳ دسته را نداشته باشند، بدانید این‌ها هَمَج هستند. همج، انسان‌های احمق را می‌گویند که از نظر مایۀ اطلاعات مایه ندارند، پست‌اند. انسان احمق عقلش کم است دیگر، این‌ها را همج می‌گویند. ما باید بگوییم بدبخت. این را دیگر وقتی نمی‌داند، خب این‌ها بدبخت‌اند دیگر، جامعه خیلی مشکل پیدا می‌کند. 🔹نیاز شهر به فقیه؛ اول فرمودند: «فَقِیهٍ عَالِمٍ وَرَعٍ» هر شهری نیاز به فقیهی دارد که هم فقیه باشد یعنی دین‌شناس و مجتهد باشد، عالم باشد و هم متقی باشد، عادل باشد. این به‌خاطر این است که مردم برای دینشان به او مراجعه بکنند و از او سؤال کنند. 🔹نیاز شهر به حاکم؛ فرد دوم: «وَ أَمِیرٍ خَیِّرٍ مُطَاعٍ» همۀ شهرها نیاز دارند به یک پادشاهی که نیکوکار باشد و همه هم از او اطاعت بکنند؛ چون اگر اطاعت نکنند باز کار حل نمی‌شود. 🔹نیاز شهر به طبیب؛ فرمودند: «وَ طَبِیبٍ بَصِیرٍ ثِقَةٍ» مردم هر شهر نیاز دارند به یک طبیبی که هم بصیر باشد و مریضی‌ها را درست بشناسد و هم از مریضی‌ها اطلاع داشته باشد و فوری تشخیص بدهد که این آقا درد معده‌اش برای چه است. از سنگ است، چرا کلیه‌اش یا مثانه‌اش خراب است. دیدید بعضی وقت‌ها دکتر تشخیص نمی‌دهد. گاهی وقت‌ها اشتباه هم درمان می‌کنند، یک چیز دیگر را از بدن شخص درمی‌آورند و بعد می‌گویند خوب نشده است. مردم هر شهر به یک طبیبی نیاز دارند که بصیر باشد و ثقه هم باشد؛ چون بعضی وقت‌ها طبیب می‌فهمد؛ اما چون با این مریض لج دارد، عمداً عکسش را می‌کند یا نه لج ندارد می‌خواهد پول از او دربیاورد و مدام معطلش می‌کند.
#بهداشت_جسم جلسه‌ی سوم 🔸 ضرورت مراجعه به طبیب 🔸 قضا و قدر الهی 🔸 جامعیت علم اهل‌بیت علیهم‌السلام 🔸 ماجرای بیماری حضرت موسی علیه‌السلام و حکمت پروردگار #آیت_الله_مهدوی #عضو_مجلس_خبرگان_رهبری #امام_جمعه_اصفهان 🔸 متن کامل این سخنرانی(به همراه صوت) در لینک زیر: 🔸 teb114.ir/body-health03
behdasht e jesm-ep03.mp3
9.13M
🔉 بشنوید | #بهداشت_جسم 🔹 جلسه‌ی سوم 🔸 ضرورت مراجعه به طبیب 🔸 قضا و قدر الهی 🔸 جامعیت علم اهل‌بیت علیهم‌السلام 🔸 ماجرای بیماری حضرت موسی علیه‌السلام و حکمت پروردگار #آیت_الله_مهدوی #عضو_مجلس_خبرگان_رهبری #امام_جمعه_اصفهان teb114.ir/body-health03
جلسه‌ی سوم 🔹 مراجعه به طبیب/ انحصار طبابت غلط است؛ یکی از مطالبی که اهلبیت علیهم‌السلام و انبیای قبل از آن‌ها، روی آن تأکید دارند، مراجعۀ به متخصص است. طبیب البته نه منحصر به پزشک امروزی، وقتی می‌گوییم متخصص یعنی کسی که مسلط به مبانی پزشکی است. حالا امروزه به کسانی محدودش کردند که مدرک دارند. اما آنچه که ما  در مبانی دینی می‌گوییم، منحصر به این نیست و قدیم یعنی حدود ۱۰۰-۱۵۰ سال پیش، دیگر این مدارک نبود؛ اما طبیب وجود داشت. زمان اهلبیت علیهم‌السلام طبیب یعنی افراد متخصص وجود داشتند. گرچه امروز این طبیب‌هایی که الآن تابلو دارند نمونه و بخشی از این افراد هستند که بالاخره آمدند و ضابطه‌مندش کردند. خودِ این ضابطه‌کردن خوب است اما باید توجه بکنیم که انحصارش صحیح نیست. ما متخصص می‌خواهیم. عقل ما می‌گوید هرکس متخصص است، از تخصصش استفاده بکند. حالا اگر کسی مریض شد آیا می‌شود بگوید من پیش پزشک نمی‌روم؟! این را داریم عرض می‌کنیم که عقل انسان می‌گوید نزد پزشک برو و معالجه بکن. 🔹 نسخه‌ی طبیب، نعمت الهی است؛ در زمان پیامبر اسلام مردی مجروح شده بود. آن‌وقت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: «ادْعُوا لَهُ الطَّبِیبَ» یک طبیب برایش بیاورید. یک کسی گفت که آیا طبیب سودی هم برایش دارد، آن هم در کنار پیامبری که حضور دارند؟ پیامبر فرمودند: «نعم، ما أنزل الله من داء إلا أنزل له شفاء» خدای متعال هر دردی که فرستاده کنارش شفای آن را قرار داده است. باز در حدیث دیگری از امام هشتم علیه‌السلام است که فرمودند: «أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَمْ یَبْتَلِ الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ بِبَلَاءٍ حَتَّى جَعَلَ لَهُ دَوَاءً یُعَالِجُ بِهِ» هیچ دردی را خدا قرار نداده مگر اینکه در کنارش دارویی گذاشته که با آن معالجه بشود. بعد فرمودند: «وَ لِکُلِّ صِنْفٍ مِنَ الدَّاءِ صِنْفٌ مِنَ الدَّوَاءِ وَ تَدْبِیرٌ وَ نَعْتٌ» هر دسته‌ای از بلاها دارای یک صنف و گروه دارو است. یعنی متناسب با آن درد، خدا دارو قرار داده و در کنار آن تدبیر و نعمت فرمودند. نعمت همان نسخۀ پزشک را می‌گویند. یعنی باید یک تدبیری هم بشود، یک نسخه‌ای هم نوشته بشود؛ یعنی همان تشخیصی که بالاخره متخصص می‌دهد و با تخصصش کار را پیش می‌برد و معالجه می‌کند.
جلسه سوم 🔹 ارتباط قضا و قدر با سلامتی؛ قضا و قدر با سلامتی و با بیماری چه ارتباطی دارد؟ سؤال این است که اگر خداوند مقدر کرده باشد قبل از شب قدر که من امشب مثلاً مریض باشم یا فردا مریض باشم. اگر بروم معالجه بکنم، آیا نارضایتی از قضا و قدر دارم؟ یعنی می‌خواهم بر خلاف ارادۀ خدا این کار را بکنم، آیا این است؟ سؤال بعدی این است که حالا ما ناراضی نباشیم یا باشیم؟ حالا این را از آن بگذریم. اصلاً اگر تقدیر الهی باشد که من مریض باشم آیا معالجۀ من اثری دارد؟ خب قطعاً دیگر من نباید خوب بشوم. وقتی خداوند در طول سال مقدر کرده و اندازه‌گیری کرده که مثلاً فلان شب و روز من مریض باشم. این اندازۀ الهی می‌شود، او حاکم بر ارادۀ من است. من حالا هرچه تصمیم بگیرم خودم را از بیماری دربیاورم، خب نمی‌شود که، ارادۀ الهی حاکم است. این را چرا بگوییم؟ اگر به این‌ها معتقد باشیم، آن‌وقت دیگر دنبال معالجه نمی‌رویم. می‌گوییم خب هرچه خدا تقدیر کرده همان است. 🔹 تقدیر الهی وابسته به تصمیم شخص است؛ جواب این است که تقدیر الهی با همان تصمیماتی که ما می‌گیریم اندازه‌گیری می‌شود. مثلاً خداوند وقتی شب قدر می‌خواهد بگوید که من امشب و فردا مریض می‌شوم، این اندازه‌گیری را محدودش می‌کند به اینکه آیا من می‌روم معالجه بکنم یا نمی‌کنم. یعنی تقدیر الهی وابستۀ به حرکت من می‌شود. اگر من حرکت می‌کنم و می‌روم معالجه می‌کنم مثلاً تقدیر الهی این است که من یک شبانه‌روز مریض باشم؛ اما اگر تقدیر الهی عکس این بود یعنی خدا در علمش می‌دانست که من نمی‌روم معالجه بکنم و تنبلی می‌کنم، این یک روز بیماری من ۳ روز می‌شود، یک هفته می‌شود. یعنی من نباید بگویم؛ چون تقدیر الهی این است که ۳روز باشد، پس نمی‌روم معالجه کنم. به عکس است، تقدیر الهی می‌گوید چون شما نمی‌روی معالجه بکنی ۳ روز است و اگر بروی معالجه کنی یک روز است. تقدیر الهی این است و تابع تصمیم شما است. مثلاً خدای متعال می‌داند که شما دارو می‌خورید، تقدیر می‌کند که بیماری‌تان با این دارویی که می‌خورید یک روزه است. یک بار دیگر می‌داند که شما دارو نمی‌خورید و لجبازی می‌کنید خداوند هم تقدیر می‌کند که شما یک هفته مریض باشید. پس تقدیر الهی جبرآور نیست که به‌زور بر ما حاکم باشد؛ بلکه تقدیر معلول حرکت ما است. او نگاه می‌کند ما چه می‌کنیم. مثل پدری است که بچه‌اش را از خانه بیرون کرده است. حالا می‌گویید چه موقع بچه را راهش می‌دهید؟ پدر می‌گوید من تابع توبۀ بچه هستم، منتظرم ببینم او چه می‌کند. اگر او زود توبه کند، همین امشب توبه کند راهش می‌دهم و می‌گویم داخل بیا. اگر توبه نکند و بخواهد لجبازی‌اش را ادامه بدهد، می‌گویم نه. فردا شب، پس‌فردا شب یک‌وقت می‌بینی یک هفته لجبازی می‌کند. هر وقت او برگردد من راهش می‌دهم. پس از پدر نباید سؤال بکنیم؛ بلکه باید از بچه سؤال بکنیم که چه موقع می‌خواهی تصمیم بگیری خوب شوی؟
جلسه سوم 🔹 معالجه، جزئی از قضا و قدر؛ حالا اگر یک کسی آمد خبر داد و گفت این آقا فلان روز مریض می‌شود، دو روز هم بیماری‌اش طول می‌کشد. این معنایش این نیست که این آقا مجبور است دو روز مریض باشد، نخیر. با تمام اختیاراتی که دارد و تلاشی که می‌کند، پیش پزشک می‌رود و یکی از چیزهایی هم که باید بگوییم بحث دعا است؛ یعنی خدای متعال می‌داند که این آقا دعا هم می‌کند. یعنی آن‌ها را هم ضمیمه‌اش می‌کند می‌گوید هم پیش پزشک می‌رود، هم دعا می‌کند، هم دیگران در حقش دعا می‌کنند، هم مثلاً صدقه می‌دهد. همۀ این‌ها با هم جمع می‌شود و مجموع این‌ها اثر می‌گذارد در اینکه این مثلاً بیماری‌اش ۲ روز طول بکشد. این‌ها را یادمان باشد که معالجه جزو تقدیرات الهی است؛ در حالی‌که معالجه با اختیار من و شما است. 🔹 تعویذ، بخشی از معالجه؛ یک کسی از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله سؤال کرد: «أَ رَأَیْتَ رُقًى نَسْتَرْقِیهَا»؛ گفت یک‌سری تعویذهایی هست. تعویذ همین دعاهایی است که روی کاغذ می‌نویسند و  به دست یا به بازو یا زیر لباس‌ها می‌بندند. گفت یک‌سری دعاهایی هم ما تعویذ می‌کنیم زیر لباس‌هایمان می‌گذاریم و سؤال کرد نظر مبارکتان چیست، «وَ دَوَاءً نَتَدَاوَى بِهِ» یک‌سری داروهای گیاهی است که ما با آن خودمان را مداوا می‌کنیم؟ و هم‌چنین یک مقدار هم پرهیز می‌کنیم. وقتی مریض می‌شویم از یک‌سری چیزهایی که برایمان ضرر دارد پرهیز می‌کنیم و استفاده نمی‌کنیم. سه تا چیز را گفت، هم استفاده از دارو، هم استفاده از دعا و هم پرهیز را گفت. سؤالش این است: «هَلْ یَرُدُّ مِنْ قَضَاءِ اللَّهِ شَیْئاً» آیا این کارهایی که ما می‌کنیم تقدیر الهی را رد می‌کند؟ یعنی اگر تقدیر این بوده که مثلاً یک ماه ما مریض باشیم این تقدیر را برمی‌دارد؟ پیامبر فرمودند که خود این کارهایی که می‌کنید این‌ها جزو قدر است؛ یعنی بنا نبود که یک ماه شما مریض باشی. چون این سه تا کار را می‌کنی، اصلاً از اول مریضی‌ات مقدرش مثلاً دو روز است نه اینکه بگویید مقدر یک ماه بود و چون شما این کار را کردی یک ماه، دو روز شد. پس تقدیر الهی نه جبر است که بگوییم از خدا هرچه اراده کرد به زور جلو می‌رود و نه اینکه بگویید ارادۀ من و شما و حرکت ما بی اثر است، این هم نیست. همین اراده‌هایی که پروردگار به ما داده، این‌ها را از قبل خدا می‌داند که ما با این اراده‌مان چه می‌کنیم. لذا پیامبر فرمودند: «قَالَ هِیَ مِنْ أَقْدَارِ اللَّهِ تَعَالَى»؛ فرمودند این کارهایی که می‌کنید، همان دعایی که می‌گذارید، دارویی که می‌خورید، پرهیزی که می‌کنید را فرمودند این‌ها از تقدیرات الهی است. خود این‌ها هم مقدر الهی است. 🔹 شفا به شرط مداوا؛ یک داستانی هم دارد که امام صادق علیه‌السلام می‌‌فرمایند: یکی از انبیاء مریض شد و گفت من معالجه نمی‌کنم. خدای متعال خطاب کرد و به او وحی کرد، فرمود: «لَا أَشْفِیکَ حَتَّى تَتَدَاوَى فَإِنَّ الشِّفَاءَ مِنِّی» فرمود: من هم شفایت نمی‌دهم تا بروی مداوا بکنی؛ چون شفا از من است، من هم راه عاقلانه‌اش را همین گذاشتم. باید بروی دارو بخوری، گاهی پرهیز بکنی، پیش پزشک بروی و همین کارهای متعارف را انجام بدهی. بله، درد که می‌گوییم از خدا است؛ ولی باز آن هم گاهی انسان‌ها دردی را به یک کسی وارد می‌کنند. حالا این را که خدای متعال جلویش را که نمی‌گیرد. وقتی یک کسی مثلاً سمی را می‌آورد و در آبی می‌گذارد و به من می‌دهد، می‌خورم. خب این باعث می‌شود که من مریض می‌شوم دیگر. این را نباید بگوییم خدا درد را داد، خدا اثر را گذاشته است؛ اما چه کسی مسبب این است؟ یک شخصی، انسان است، آن اثر است؛ لذا آن ضامن من است، مسئول هم است. پس اثر را خدا گذاشته، اثر دارو را هم باز خدا گذاشته است. حالا دارو را من وارد نیستم و می‌آیم از شما سؤال می‌کنم می‌گویم من برای بیماری‌ام چه‌کار بکنم؟ شما می‌فرمایید که برو فلان دارو را بخور خوب می‌شوی. باز شما که در آن اثر را نگذاشتید، شما فقط راهنمایی‌ام می‌کنید، می‌گویید این دارو را استفاده کن. من هم می‌گویم چشم، می‌روم استفاده می‌کنم و خوب می‌شوم. پس هم درد، هم معالجه، همۀ این‌ها را اگر بخواهید به یک نحوی به خدا وصل بکنید، درست است؛ اما انکار نکنید.
جلسه سوم 🔹 حکمت خداوند؛ حضرت موسی علیه‌السلام مریض شدند. اطرافیان آمدند و نگاه کردند، مریضی را شناختند. فهمیدند که موسی علیه‌السلام چه بیماری پیدا کرده است. به او گفتند: «لَو تَداوَیتَ» ای‌کاش با فلان دارو و فلان دارو مداوا می‌کردی. داروهایش را گفتند. حضرت موسی علیه‌السلام گفت من این کار را نخواهم کرد و آن خدایی که بیماری را به من داده، خودش هم معالجه‌ام بکند. بیماری حضرت موسی علیه‌السلام طول کشید. دومرتبه رفقایش پیشش آمدند و گفتند جناب موسی ما تجربه داریم، همین بیماری را هم ماها پیدا کردیم، رفتیم دارو خوردیم و خوب شدیم، شما هم بخور. مجدداً گفت نه من مداوا نمی‌کنم. به حضرت موسی علیه‌السلام خطاب شد: «و عِزَّتی و جَلالی، لا أبرَأتُکَ حَتّى تَتَداوى بِما ذَکَروهُ لَکَ» به عزت و جلالم قسم، مداوایت نمی‌کنم تا به همان چیزی که مردم گفتند بروی و خودت را معالجه کنی. خب حضرت موسی علیه‌السلام دوستانش را صدا زد و گفت: همان داروهایی که گفتید را بیاورید تا من استفاده کنم و آن‌ها هم آوردند، خورد و خوب شد. بعد که خوب شد حضرت موسی علیه‌السلام ته دلش کمی دلگیر شد که خدایا من می‌خواستم به ارادۀ تو جلو بروم؛ اما بالأخره ما را پیش اصحابمان کوچک کردی و نظر آن‌ها حاکم شد و من می‌خواستم نظر تو باشد. ببینید خدای متعال چه فرمود! این عبارت خیلی زیبا است. خداوند فرمود: «أرَدتَ أن تُبطِلَ حِکمَتی بِتَوَکُّلِکَ عَلَیَّ» تو قصد داشتی به واسطۀ توکلی که به من کردی، حکمت من را از بین ببری، همین. گفتید توکل به خدا؛ اما می‌خواهید حکمت من را از بین ببری. حکمت من یعنی مصلحت این است مریض که شدی از طریق معالجه خوب شوی و بروی دارو بخوری. کار عاقلانه را ترک کردی و می‌گویی خدا! خب خداوند هم عقل را به تو داده و می‌گوید این کار را بکن. آن‌وقت کار عاقلانه را انجام نمی‌دهی و می‌خواهی خدا معالجه‌ات کند! 🔹 اگر راه حل طبیعی وجود نداشت؛ برای حضرت ابراهیم علیه‌السلام یک تصمیمی داشتند تا او را در آتش بسوزانند. راهکار طبیعی نداشت که بالأخره رفقایش بیایند و نجاتش بدهند. دیگر بحث وصل به ارادۀ الهی بود. خدا می‌خواست نجاتش می‌داد، نمی‌خواست دیگر سوخته می‌شد.
#بهداشت_جسم جلسه‌ی چهارم 🔸 طبیب از اسامی خداوند 🔸 معالج یا طبیب؟ 🔸 شفا از طبیب یا از خداوند؟! 🔸 ضامن بودن طبیب #آیت_الله_مهدوی #عضو_مجلس_خبرگان_رهبری #امام_جمعه_اصفهان 🔸 متن کامل این سخنرانی(به همراه صوت) در لینک زیر: 🔸 teb114.ir/body-health04
behdasht e jesm-ep04.mp3
9.22M
🔉 بشنوید | #بهداشت_جسم 🔹 جلسه‌ی چهارم 🔸 طبیب از اسامی خداوند 🔸 معالج یا طبیب؟ 🔸 شفا از طبیب یا از خداوند؟! 🔸 ضامن بودن طبیب #آیت_الله_مهدوی #عضو_مجلس_خبرگان_رهبری #امام_جمعه_اصفهان teb114.ir/body-health04
#بهداشت_جسم جلسه‌ی پنجم 🔹 در این گفتار، به ۱۴ نکته از موارد تقوای پزشکی اشاره شده است: 🔸 احساس مسئولیت پزشک 🔸 عادل بودن 🔸 خیرخواه بودن 🔸 معالجهٔ هم‌جنس 🔸 توکل کردن پزشک به خدا در هنگام معالجه 🔸 امید دادن به بیمار و ... #آیت_الله_مهدوی #عضو_مجلس_خبرگان_رهبری #امام_جمعه_اصفهان 🔸 متن کامل این سخنرانی(به همراه صوت) در لینک زیر: 🔸 teb114.ir/body-health05
behdasht e jesm-ep05.mp3
10.85M
🔉 بشنوید | #بهداشت_جسم 🔹 جلسه‌ی پنجم 🔹 در این گفتار، به ۱۴ نکته از موارد تقوای پزشکی اشاره شده است: 🔸 احساس مسئولیت پزشک 🔸 عادل بودن 🔸 خیرخواه بودن 🔸 معالجهٔ هم‌جنس 🔸 توکل کردن پزشک به خدا در هنگام معالجه 🔸 امید دادن به بیمار و ... #آیت_الله_مهدوی #عضو_مجلس_خبرگان_رهبری #امام_جمعه_اصفهان teb114.ir/body-health05
#بهداشت_جسم جلسه‌ی ششم 🔸 معالجه‌ی با پزشک جنس مخالف! 🔸 ضرورت در درمان با پزشک جنس مخالف 🔹 ماجرای بیت‌الطشت 🔸 بررسی آیات و روایات «شفا با حرام» #آیت_الله_مهدوی #عضو_مجلس_خبرگان_رهبری #امام_جمعه_اصفهان 🔻 متن کامل این سخنرانی(به همراه صوت) در لینک زیر: 🔺 teb114.ir/body-health06
behdasht e jesm-ep06.mp3
9.64M
🔉 بشنوید | #بهداشت_جسم جلسه‌ی ششم 🔸 معالجه‌ی با پزشک جنس مخالف! 🔸 ضرورت در درمان با پزشک جنس مخالف 🔹 ماجرای بیت‌الطشت 🔸 بررسی آیات و روایات «شفا با حرام» #آیت_الله_مهدوی #عضو_مجلس_خبرگان_رهبری #امام_جمعه_اصفهان 🔻 متن کامل این سخنرانی(به همراه صوت) در لینک زیر: 🔺 teb114.ir/body-health06
#بهداشت_جسم جلسه‌ی هفتم 🔸 ۴ راهکار برای بیمار نشدن 🔸 معیار سلامتی و بیماری 🔸 چه موقع باید از دارو استفاده کرد؟ #آیت_الله_مهدوی #عضو_مجلس_خبرگان_رهبری #امام_جمعه_اصفهان 🔻 متن کامل این سخنرانی(به همراه صوت) در لینک زیر: 🔺 teb114.ir/body-health07
behdasht e jesm-ep07.mp3
6.32M
🔉 بشنوید | #بهداشت_جسم جلسه‌ی هفتم 🔸 ۴ راهکار برای بیمار نشدن 🔸 معیار سلامتی و بیماری 🔸 چه موقع باید از دارو استفاده کرد؟ #آیت_الله_مهدوی #عضو_مجلس_خبرگان_رهبری #امام_جمعه_اصفهان 🔻 متن کامل این سخنرانی(به همراه صوت) در لینک زیر: 🔺 teb114.ir/body-health07
جلسه‌ی دهم ✅از چیزهایی که پیری می‌آورد این است که شب انسان هیچ چیز غذا نخورد و با شکم گرسنه بخوابد. «لا تَدَعُوا العَشاءَ» بعد حالا تا این را می‌گوییم دوباره بعضی فکر می‌کنند یعنی بنشینند و یک شام متعارفی بخورند. این منظور نیست حدیث را دقت کنید. هیچ چیز نخوردن را دارد می‌گوید. پیامبر می‌فرمایند: «وَ لَوْ عَلَى حَشَفَةٍ» ولو یک خرمای خشکیده بخورید همان یک دانه کافی است. ✅ایستاده آب خوردن، این هم پیری می‌آورد. دیگر این ایستاده آب خوردن را ندارد که در روز یا شب باشد. این‌ها روایت‌هایش چون مختلف است، این هم یک تعارض اجمالی در احادیث دارد. این روایتی که الآن دارم می‌خوانم دائماً می‌گوید. می‌گوید هیچ‌وقت آب ایستاده نخورید، نشسته بخورید. تجربه هم نشان داده این ایستاده آب‌خوردن، بیش از حد نیازش انسان آب می‌خورد و آن‌وقت برای بدن ضرر دارد. وقتی بنشیند، همین تنظیم می‌کند و مقدار نیازش آب می‌خورد. 🔸 متن کامل این سخنرانی(به همراه صوت) در لینک زیر: 🔸 teb114.ir/body-health10