صفحات 46_50 🔸لازم است کار فرهنگی در دو بخش پیشرفت کند 1⃣گسترش کمی فرهنگ بین آحاد و نفوس مردم (افزایش کتابخوانی-افزایش مراکز و مدارس تحقیقاتی-...) 2⃣گسترش و توسعه کیفی فرهنگ (تولید فرهنگ، منفجر کردن سرچشمه فرهنگ ها در دل ها و روح ها و استعدادها)(تولید کتاب) 🔸جامعه ما بالقوه یک جامعه فرهنگی است چون یک جامعه مذهبی و دینی است اما بالفعل فرهنگی نیست یعنی از جنبه بینش ها و روشن بینی ها و آگاهی ها و فعلیت های فرهنگی نقص دارد. 🔸بر خلاف دوران طاغوت، بعد از انقلاب، در حوزه شعر رشد خوبی داشتیم اما در شعبه های فرهنگی وارداتی مثل سینما یا تئاتر یا عکاسی و .. رشد مطلوبی نداشتیم. لغت های هنری زبانی از زبان های مورد تکلم و تفاهم است ملتی که سینما ندارد گویا این زبان تکلم را ندارد در حالی که اروپایی ها در این باب یکی از رساترین بیان ها را دارند. 🔸در دوره قبل از ما ذهن خلاقی در حد امیر ارسلان نامدار (قصه سرای یکی از پادشاهان) بوده اگر یک آدم اهل فرهنگ بود می توانست این استعدادها را به فعلیت برساند اما این استعدادهای اینچنینی در ایران قبل از انقلاب هیچ پیشرفتی پیدا نکرده است.