خاطرات سالها همراهی با جانبازان بصیر 🌷🌷🌷🌷 ای غافل اندرخواب. ناز چشمان خودبنمای باز عشق وامیدوحال راز. باشد درین کوهپایه‌ها سختی بده تنواره را. فرمان مبراماره را زین ره بجو خودچاره را، الگوی بگیراز اسوه‌ها کن ناامیدازخودعدو. هرجمعه تکبیری بگو فریادخشمی ازگلو. تاقلع وقمع فتنه‌ها بانگ دعای عهدما. قبل ازطلوع جمعه‌ها پیچیده ست در هرکجا، بردشت وکوه وقله‌ها آیت تدارک دیده ست. درکار خیرپیوسته ست گویندکه آیت خسته ست. اینست مزاح خسته ها سوزدعای جعفری. برجمع ماشد محوری داردصدایی بس جلی. چایش چه داغه جمعه‌ها سرمنشأ این اتحاد. باشد حمیداعتماد جانبازدرچندین جهاد. داردبه سینه قصه‌ها اعلی مراد جمع ما. او اعتباروشمع ما در فلسفه با دکترا، ابداع کند برنامه‌ها دکتر قلیپور در صدا. درجمع ما دیرآشنا خندان بود اهل صفا. دارد خبر از تازه‌ها زندی حقوقدانی قوی. استادفن داوری باخوش خلق درهمرهی،جادارد او درسینه‌ها دکتر نجف پور باوقار،منطق به کارش استوار باشد همیشه پای کار، او هست حکیم چاره‌ها این جمعه هم باعزم جزم، آمد هنرور مردرزم درمعرفت گردیده هضم. مرد شجاع جبهه‌ها چون پیرحیاتی مرشدی،بهتر ازو کو ارشدی بنگر چوهمراهش شدی. باشد از آن ورزیده ها مروشتی اهل علم ودین، درجنگ نرم بادکترین دارد حسین اش آفرین. دردرس وحفظ آیه‌ها خلدی رفیق نی بود،سیراب عشق ازمی بود تلخی بذاتش کی بود. دارد بلب زان خنده‌ها نظریان دریای حلم. راه حسین(ع را گشته سلم باشد محقق اهل علم،دارد نشان از حوزه‌ها محمودرضایی قهرمان. درکار تیمی مهربان علیرضایش نکته‌دان اعجوبه يادواره‌ها دکتر نریمان گر رسد. جهانیان هم میرسد پس بیدکی کی می رسد. سالی یکی از وعده‌ها رضائیان صاحب هنر. درجبهه دارد دوگهر باشدبسیجی قدر. یادآور رزمنده‌ها آمد عقیقی درمیان. شد شاکری ازراهیان این جمع شهادت را نشان، یارب بده زآن باده‌ها سردار حمیدجعفری. اوهم بیاید گهگهی داردزسیستم آگهی. ازمشکل رایانه‌ها تااوج قله محسنی. اورا بصیرت باطنی شبه ابوفاضل همی. اين سرفراز دوره‌ها سرداشتیانی پرتلاش، برضدفتنه اغتشاش عشقست مرام باصفاش. او أهل وعظ وروضه‌ها شد هاشمی ازهمرهان. همچو ندیمی مهربان محبوب یارانش بدان همسنگردلداده‌ها سرآبادانی یکه‌تاز، درجمع ماهست سرفراز ازخاطرات پرگداز. درجرگه آزاده‌ها یک شوکتی دارد گروه. افزون شده بر جمع کوه با فر و ایمان و شکوه. میهن پر از آماده‌ها هردم رفیقان دگر،سهمی بجویند زین گذر این جمع پویارا نگر. شمعی میان سایه‌ها راهیکه اینسان شد پدید. بانوجوانی چون مجید رنگ فنا درخودندید. رهپوی ماآینده ها طوفان ولیکن نابجا، آمددرین جمع بارجا فرصت بدین خوبی کجا. درسایهٔ فرزانه ها عباس یزدی ۱۳۸۵ 🌺اسامی٢۹نفرهمراهان @TofanSara ⏪️بیاد یاران آسمانی 🌺ذبیح‌الله پیرحیاتی 🌺آیت‌الله خداویسی https://eitaa.com/Tofansara