مادر شیخ زن بسیار صالحهای بود و خودش متحمل نان پختن و غذا پختن میشد.
روزی به شیخ زبان اعتراض گشود و گفت: «با این همه وجوهاتی که شیعیان از اطراف نزد شما میآورند چرا برادرت منصور را کمتر رعایت میکنی و به او مخارج مکفی نمیدهی؟»
شیخ در این هنگام بیدرنگ کلید اطاقی را که در آن وجوه شرعیه محافظت میشد به مادر داد و گفت: «هر قدر صلاح میدانی به فرزندت بده ولی در روز قیامت مسوولیتش هم با خودت باشد.»
اما آن زن صالحه چون خودش را در مقابل یک محذور بزرگی مشاهده کرد از این کار امتناع ورزیده گفت: «هیچگاه برای رفاه چند روزهٔ فرزندم خود را در روز قیامت مبتلا و گرفتار نخواهم نمود.»
#استاذُنا
#شیخ_مرتضی_انصاری
سیرهی علما را با هشتگ
#استاذنا دنبال بفرمایید.
@tollabolkarimeh