افسانه قدرت در گذر تاریخ از زندگی قبیله ای تا دیپلماسی رسانه ای افسانۀ قدرت تنها نشانۀ تمایز انسان با سایر موجودات و حتی انسان‏های گوناگون با یکدیگر است چنانکه گذر از فرهنگ‏ ها، قومیت‏ ها، ملیت‏ ها، ساختارها، سازه‏ های اندیشه ‏ای و نیز گذر از پیچیدگی ‏های ذهنی بشر همچنان افسانۀ قدرت باقی مانده است. افسانه‏ ای که هر روز حیاتی نو می یابد و در جلوه گری خود خواستنی ‏تر و فریبنده ‏تر می ‏شود. این پدیدۀ جذاب، گاهی در اراده‏ ای پنهان برای کشف راز هستی رخ می‏ نماید، گاهی برای تعریف ابعاد وجودی انسان چهره می ‏گشاید و گاهی در تقابلی سخت با طبیعت برای سلطه ورزی زورآزمایی می ‏کند. در نهایت، قدرت، در پی به بند کشیدن همه چیز و همه کس، هیچ قید و بندی را‏ نمی ‏پذیرد تا «خواست قدرت» بتواند به «اراده ای» تبدیل شود که «علم و حیات » را در این هستی بیکران به استخدام درآورد و ظرفیت‏های نهانش را آشکار سازد‏. کتاب حاضر به واکاوی مفهوم قدرت در گذر تاریخ می‏ پردازد و در مسیر بازخوانی آرای اندیشمندان و محققان علوم اجتماعی و سیاسی و ارتباطی، با تبیین تغییرات اساسی ای که در مفاهیم و کارکردهای قدرت در حوزۀ زندگی اجتماعی رخ داده است به تطور چیستی و چگونگی تعامل انسان با قدرت نظر دارد.