فردی هنگام راه رفتن، پایش به سکه‌ای خورد. تاریک بود، فکر کرد طلاست. کاغذی را آتش زد تا آن را ببیند. دید ۲ ریالی است بعد دید کاغذی که آتش زده، هزار تومانی بوده. گفت: چی را برای چی آتش زدم. و این حکایت زندگی خیلی از ماهاست که چیزهای با ارزش را برای چیزهای بی‌ارزش آتش می‌زنیم و خودمان هم خبر نداریم. آرامش امروزمان را فدای چشم‌وهم‌چشمی‌ها و مقایسه کردن‌های خود می‌کنیم و سلامتی امروزمان را با استرس‌ها و نگرانی‌‌های بی‌مورد، به خطر می‌اندازیم. 🧠کانال | عضو شو👇 @ttafakor