eitaa logo
اندکی تفکر
36.5هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
❣️مدیر @EidQadir ❣️ثبت‌نام دوره‌ها @mostafa_ttafakor ❣️چله‌ تفکر 👈 تکنیک‌های رهایی‌ از افکار منفی، گناه و استرس | تقویت‌ اراده‌ و اعتماد به نفس | خودشناسی و خداشناسی ❣️تربیت فرزند 👈 زیر ۱۴سال توضیح بیشتر از دوره‌ها 👇 پیام سنجاق شده در کانال .
مشاهده در ایتا
دانلود
تعدادی حشره کوچک در یک برکه، زیر آب زندگی می‌کردند. آنها تمام مدت می‌ترسیدند از آب بیرون بروند و بمیرند؛ یک روز یکی از آنها بر اساس ندای درونی از ساقهٔ یک علف شروع به بالا رفتن کرد، همه فریاد می‌زدند که مرگ تنها چیزی است که عاید او می‌شود، چون هر حشره‌ای که بیرون رفته بود برنگشته بود...! وقتی حشره به سطح آب رسید، نور آفتاب تن خسته او را نوازش داد و او که از فرط خستگی دیگر رمقی نداشت، روی برگ آن گیاه خوابید. وقتی از خواب بیدار شد، به یک سنجاقک تبدیل شده بود؛ حس پرواز پاداش بالا آمدنش بود. سنجاقک بر فراز برکه، شروع به پرواز کرد و پرواز چنان لذّتی به او داد که با زندگی محصور در آب، قابل مقایسه نبود. تصمیم داشت برگردد و به دوستانش هم بگوید که بالای آن ساقه‌ها کسی نمی‌میرد، ولی نمی‌توانست وارد آب شود، چون به موجود دیگری تبدیل شده بود...! ✅ شاید بیرون رفتن از شرایط فعلی، برایت ترسناک‌باشد، اما مطمئن باش خارج شدن از پیلهٔ غم و ترس و هوس و باورهای غلط، برای رسیدن به کمال، حس بسیار خوشایندی برایت به ارمغان خواهد آورد. 🧠 با قوی کردن فکر به مبارزهٔ با عادت‌های ناپسند و فرار از شرایط نامطلوب برو. از درون قوی شو و باورها را اصلاح کن | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3341746296Ce975069624
پادشاهی بود که فقط یک چشم و یک پا داشت. پادشاه به تمام نقاشان قلمرو خود دستور داد تا یک نقاشی زیبا از او بکشند. اما هیچ‌کدام نتوانستند. آنان چگونه می‌توانستند با وجود نقص در یک چشم و یک پای پادشاه، نقاشی زیبایی از او بکشند؟ سرانجام یکی از نقاشان گفت که می‌تواند این کار را انجام دهد و یک تصویر کلاسیک از پادشاه نقاشی کرد. نقاشی او فوق‌العاده بود و همه را غافلگیر کرد. او شاه را در حالتی نقاشی کرد که یک شکار را مورد هدف قرار داده بود؛ نشانه‌گیری با یک چشم بسته و یک پای خم شده. چرا ما نتوانیم از دیگران چنین تصاویری نقاشی کنیم؟ چنین برداشت‌هایی از دیگران داشته باشیم که پنهان کردن نقاط ضعف و برجسته ساختن نقاط قوت آنان باشد. 🧠 اهل فکر شدن به انسان چنین قوتی می‌دهد که توانایی دیدن نقاط قوت دیگران را داشته باشد و نقص‌هایشان را مخفی کند. | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3341746296Ce975069624
🚨 آنچه خدا به تو داده، مقدمهٔ خواسته‌ توست. شخصی از خدا دو چیز خواست: یک گل و یک پروانه. اما چیزی که به دست آورد، یک کاکتوس و یک کرم بود. غمگین شد. با خود اندیشید شاید خداوند من را دوست ندارد و به من توجهی ندارد. چند روز گذشت. از آن کاکتوس پر از خار، گلی زیبا رویید و آن کرم تبدیل به پروانه‌ای زیبا شد 🚨 اگر چیزی از خدا خواستی و چیز دیگری دریافت کردی، به او اعتماد کن، شاید آنچه خدا به تو داده، مقدمه خواسته‌ تو باشد. خارهای امروز گل‌های فردایند. 🧠 به کمک چله‌تفکر خدا در زندگیت را بیشتر حس و درک کن | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3341746296Ce975069624
👈رفتار مخاطبت با تو نشانهٔ شخصیتت نیست؛ بلکه طرز برخورد تو با او نشانهٔ شخصیتت است. شخصی از جایی دور آمد شروع کرد به امام حسن علیه‌السلام فحش‌های مختلف دادن، امام حسن علیه‌السلام صبر کرد تا فحش دادن او تمام شود. وقتی فحش‌ها و توهین‌های او فروکش کرد، حضرت به او فرمودند، اگر جا و مکان و غذا نداری، بفرمایید منزل ما، درخدمتیم. به یکباره اون شخص فحاش، انگار که آب سرد ریخته باشند روش، جا خورد و خجالت زده شد. اصلا باورش نمی‌شد با آن همه توهینی که کرده، امام به او محبت کند. از رفتار خودش شرمنده شد، از امام معذرت خواهی کرد و عرض کرد به خاطر تبلیغاتی که بر علیه شما هست، من فریب خوردم. و الان متوجه شدم شما در واقع برخلاف آن‌چیزی هستید که بر علیه‌تان میگن. در پایان ماجرا این شخص در حالی که دشمن امام بود، شیعه و مرید امام شده بود ❌حواس‌مان به اخبار و تبلیغات منفی، سیاه‌نمایی‌ها، جوّ منفی و.. باشد، نکند یه وقت الان از کسی متنفر باشیم، در حالی که اگر تبلیغات منفی نبود، عاشقش بودیم. علیه‌السلام | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3341746296Ce975069624
🧠 طرز نگرشت را تغییر بده تا دنیایت تغییر کند! کودکی از مسئول سیرکی پرسید: چرا فیل به این بزرگی را با طنابی به این کوچکی و ضعیفی بسته‌اید؟ فیل می‌تواند با یک حرکت، به راحتی خودش را آزاد کند و خیلی خطرناک است! صاحب فیل گفت: این فیل چنین کاری نمی‌تواند بکند. چون این فیل با این طناب ضعیف بسته نشده است. او با یک تصور خیلی قوی در ذهنش، بسته شده است. کودک پرسید: چطور چنین‌ چیزی امکان دارد؟ صاحب فیل گفت: وقتی که این فیل بچه بود، مدتی آن را با یک طناب بسیار محکم بستم. تلاش زیاد فیل برای رهایی‌اش هیچ اثری نداشت و از آن موقع دیگر تلاشی برای آزادی نکرده است. فیل به این باور رسیده است که نمی‌تواند این کار را بکند! خیلی‌اوقات، حال ما خوبه، اما چون یه باور غلطی در ذهن ما نقش بسته، چنین گمان می‌کنیم که شخص بدبختی هستیم، در حالی که فرد دیگری که از زوایه دید نگاه خود، دارد شما را رصد می‌کند، با خودش می‌گوید: خوشا به سعادتش، چه انسان خوشبختی هست، ای‌ کاش من جای او بودم و زندگی‌او را داشتم 👈 احساس خوشبختی یا احساس بدبختی، جایی نیست مگر در ذهن خودت، یعنی می‌تونی زیر بار مشکلات باشی، اما احساس خوشبختی کنی و برعکس، می‌تونی ثروتمندترین فرد عالم باشی، اما در ذهن خود احساس بدبختی کنی. 👈برای‌اینکه احساس‌خوشبختی کنی 🧠 باید مراقب افکار خودت باشی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3341746296Ce975069624
🧠طرز و عمق فکر و درون آد‌مهاست که جایگاهشان را مشخص می‌کند در یک شهربازی، پسرکی سیاه‌پوست، به مرد بادکنک‌فروشی نگاه می‌کرد.  بادکنک‌فروش برای جلب توجه، یک بادکنک قرمز را رها کرد تا در آسمان اوج بگیرد و بدین‌ وسیله جمعیتی از کودکان را که برای خرید بادکنک به والدینشان اصرار می‌کردند، جذب خود می‌کرد. سپس یک بادکنک آبی و همین‌طور یک بادکنک زرد و بعد از آن، یک بادکنک سفید را به تناوب و با فاصله رها کرد. بادکنک‌ها سبک‌بال به آسمان رفتند و اوج گرفتند و ناپدید شدند. پسرک سیاه‌پوست، هنوز به تماشا ایستاده بود و به یک بادکنک سیاه خیره شده بود! تا اینکه پس از لحظاتی به بادکنک‌فروش نزدیک شد و با تردید پرسید: ببخشید آقا! اگر بادکنک سیاه را هم رها می‌کردید، آیا بالا می‌رفت؟ مرد بادکنک‌فروش، لبخندی به روی پسرک زد و نخی را که بادکنک سیاه را نگه داشته بود، برید و بادکنک به طرف بالا اوج گرفت. پس از لحظاتی گفت: پسرم آن چیزی که سبب اوج‌گرفتن بادکنک می‌شود، رنگ آن نیست، بلکه چیزی است که در درون خود بادکنک قرار دارد. 🧠 زندگی هم همین‌طور است. چیزی که باعث رشد آدم‌ها می‌شود، رنگ و ظاهر آن‌ها نیست، بلکه مهم درون آدم‌هاست که تعیین‌کننده مرتبه و جایگاهشان است و هرچقدر ذهنیات ارزشمندتر باشند، جایگاه والاتر و شایسته‌تری نصیبشان می‌شود. | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3341746296Ce975069624
🚨 پرنده‌‌های زندگی‌ات را آزاد کن! ‌‌‌‌‌‌‌ پسربچه‌ای پرنده زيبايی داشت و به آن پر‌نده بسيار دلبسته بود، حتی شب‌ها هنگام خواب، قفس آن پرنده را كنار رختخوابش می‌گذاشت و می‌خوابید. اطرافيانش كه از اين همه عشق و وابستگی او به پرنده باخبر شدند، از پسرک حسابی كار می‌كشیدند. هر وقت پسرک از كار خسته می‌شد و نمی‌خواست كاری را انجام دهد، او را تهديد می‌کردند كه الان پرنده‌اش را از قفس آزاد خواهند كرد. پسرک با التماس می‌گفت: نه، كاری به پرنده‌ام نداشته باشيد، هر كاری گفتيد انجام می‌دهم. تا اينکه یک روز صبح برادرش او را صدا زد كه برود از چشمه آب بياورد و او با سختی و كسالت گفت: خسته‌ام و خوابم مياد. برادرش گفت: الان پرنده‌ات را از قفس رها می‌کنم. پسرک آرام و محكم گفت: خودم ديشب آزادش كردم رفت. حالا برو بذار راحت بخوابم، كه با آزادی او خودم هم آزاد شدم. 🚨 اين حكايت همه ماست. تنها فرق ما، در نوع پرنده‌ای است كه به آن دلبسته‌ایم. پرنده بسياری پولشان، بعضی قدرتشان، برخی موقعيتشان، پاره‌ای زيبایی و جمالشان، عده‌ای مدرک و عنوان آكادمیک و... است. شيطان و نفس، هركسی را به چيزی وابسته‌ کرده‌اند و ترس از رها شدن از آن، سبب شده تا ديگران و گاهی نفس خودمان از ما بيگاری كشيده و ما را رها نکنند. برای اینکه بتونی دلت را پرواز بدی برای اینکه از وابستگی دنیا رها شی برای اینکه راحت‌تر با نفس مبارزه کنی 🧠 باید سطح فکری خود را بالا ببری به‌کمک چله‌تفکر سطح‌فکری را بالا ببر | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3341746296Ce975069624
⛰ یک روز صبح که همراه با یک دوست در مسیری کوهستانی قدم می‌زدیم، چیزی را دیدیم که در افق می‌درخشید. هر چند قصد داشتیم به یک دره برویم اما مسیرمان را عوض کردیم تا ببینیم آن درخشش از چیست؟! ☀️ تقریبا یک ساعت در زیر آفتابی که مدام گرم‌تر می‌شد، راه رفتیم و تنها هنگامی که به آن رسیدیم، فهمیدیم چیست. 🌀 یک بطری خالی بود! شاید از چند سال پیش در آنجا افتاده بود. گرد و غبار درونش متبلور شده بود. از آنجا که هوا بسیار گرم‌تر از یک ساعت قبل شده بود، تصمیم گرفتیم که دیگر به سمت دره نرویم. ⁉️ به هنگام بازگشت به این موضوع فکر می‌کردم که در زندگی‌مان چندبار به خاطر درخشش کاذب اهداف کوچک، از رسیدن به هدف اصلی خود بازمانده‌ایم؟! | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3341746296Ce975069624
کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد. برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند، چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود. مردم با سطل روی سر الاغ خاک می‌ریختند، اما الاغ هر بار خاک‌های روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می‌ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می‌آمد، سعی می‌کرد روی خاک‌ها بایستد. روستایی‌ها همین‌طور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همین‌طور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستائیان از چاه بیرون آمد. 🚨 مشکلات، مانند تلی از خاک بر سر ما می‌ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم: اول اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند و دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود. کسانی که از درون قوی هستن، در مواجهٔ با سختی‌ها، خود را گم نمی‌کنند. 🧠 به کمک تعقل از درون قوی شو تا در مقابل سختی‌ها کمر خم نکنی. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3341746296Ce975069624
🏃‍♂ یکی از قهرمانان جهان، وقتی در یک مسابقه پیروز شد، زنی به سویش دوید و گفت: بچه‌ام مریض است، به من کمک کن و گرنه خواهد مُرد.😭 او بلافاصله همهٔ پولی را که برنده شده بود، به آن زن داد.💰💰 هفته بعد، یکی از مقامات ورزش گلف با او تماس گرفت و گفت: خبر بدی برایت دارم. آن زن کلاهبردار بوده و اصلا ازدواج نکرده بوده که بچه‌ای داشته باشد.🤦‍♂ قهرمان در پاسخ گفت: این که خبر خوبی است، یعنی بچه‌ای مریض نبوده که در حال مرگ باشد، خدا را شکر...🤲 🧠 مدل ذهنی انسان‌های بزرگ و موفق، اینگونه است که قسمت پر لیوان را می‌بینند. | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3341746296Ce975069624
🚨 این است حکایت دنیا (طمع) قطره عسلی بر زمین افتاد. مورچه کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود، اما مزهٔ عسل، برایش اعجاب‌انگیز بود. پس برگشت و جرعه دیگری نوشید. باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبهٔ عسل، کفایت نمی‌کند و مزهٔ واقعی را نمی‌دهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیندازد تا هرچه بیشتر و بیشتر لذت ببرد. مورچه در عسل غوطه‌ور شد و لذّت می‌برد، اما افسوس که نتوانست از آن خارج شود. پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت. در این حال ماند تا آنکه نهایتا مرد. 🚨 دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ! پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد، نجات می‌یابد و آنکه در شیرینی آن غرق شد، هلاک می‌شود. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3341746296Ce975069624
دنیا محل رنج هست خدا برای تمام انسانها با توجه به ظرفیت وجودی‌شون و نوع شخصیت‌شون، رنج‌هایی رو قرار داده تا انسانها بتونن با گذر از این رنج‌ها رشد کنند و به کمال برسند. وجود رنج توی زندگی انسانها قطعی هست. حدیثی از امام صادق _علیه‌السلام_ هم در این باره نقلِ که: یکی از این سه تا مشکل رو همیشه مومن داره. یا اینکه یکی تو خونه با مؤمن کینه‌ورزی میکنه و اذیتش میکنه یا اینکه همسایه‌اش اذیتش میکنه یا اینکه یکی سر راهش قرار میگیره و اذیتش میکنه. حالا اگه یک مؤمنی رفت و سر قلّهٔ کوه زندگی کرد، که نه خانواده‌ای داره و نه رهگذری که بخواد اونجا اذیتش کنه، بنابراین خداوند یک شیطانی رو مامور میکنه که بره و اون شخص رو اذیت کنه. یه آقایی می‌گفت که من بعد ۱۵ سال بالاخره رابطه‌ام با همسرم خوب شده و همسرم خیلی از رفتار گذشته‌اش پشیمون هست، اما الآن نمی‌دونم چرا پسرم خیلی اذیتم می کنه! اون بنده خدا نمی‌دونست که رنج توی دنیا قطعیه و اگه همسرت اذیتت نکنه، قطعا یکی هست که بهت آزار برسونه. پس تا اینجا فهمیدیم که رنج قطعیه و برای همه مردم هم رنج هست، منتهی این رنج با توجه به ظرفیت‌شون برنامه‌ریزی شده. دنیا به شکلی طراحی شده که هیچ شخصی در دنیا آزادی کامل نداره. آزاد نیست که در هر جایی یا به هر کسی بتونه آزار برسونه. مثلا به این داستان توجه کن👇 یک آقای دیوانه و عصبی کنار چهار راه ایستاده و میخواد یک سنگ رو برداره و به سمت ماشین‌هایی که در حال عبور هستند، پرتاب کنه. اون شخص اختیار داره که سنگ رو بزنه یا نه؛ اما اختیار نداره که به کدوم ماشین سنگ و بزنه. اینجا خداوند متعال هست که برنامه‌ریزی می‌کنه، مثلا تصور کن اون لحظه یک ماشینی داره عبور می‌کنه که صاحبش صبح اون روز صدقه داده و یا کار خوبی کرده و اون شخص همین که می‌خواد یک سنگ رو برداره و پرتاب کنه، ناگهان گوشی موبایلش زنگ می‌خوره و مجبوره جواب بده و اون ماشین عبور می کنه. اون شخص تماس تلفنی‌ش تموم میشه و حالا یک ماشینی که اتفاقا هم شاید برای اولین بار داره از این خیابون رد میشه و بنا به دلایلی قراره امتحان بشه رو می‌بینه و سنگ رو برمیداره به سمت اون ماشین پرتاب می‌کنه و شیشه‌اش رو می‌شکنه. ظاهرا اون شخص اختیار داشته در زدن اون سنگ، اما اینکه به چه ماشینی برخورد کنه رو خدا برنامه‌ریزی کرده بوده. بنا براین هیچ رنجی توی دنیا اتفاقی نیست (چیزی به عنوان شانس نداریم) و همه چیز برنامه‌ریزی شده است. به همین خاطر هم ما نباید برای رنج‌هامون دنبال مقصر باشیم. گاهی اوقات ما انسان‌ها دچار طغیان میشیم، یعنی به خاطر حس بی‌نیازی یا به خاطر ناشکری و طلبکار بودن از خدا، دچار طغیان زدگی میشیم. خیلی وقتها خدا ما رو امتحان می،کنه تا طغیان‌مون رو بشکنیم، ولی با ناشکری کردن‌مون، بیشتر درگیر طغیان میشیم و اینجا خدا انقدر بهمون رنج میده و انقدر امتحان‌مون می‌کنه تا طغیان زدگی‌مون از بین بره. حالا به نظرتون بهتر نیست از همون اول خودمون، شاخ طغیان زدگی،مون رو بشکنیم تا کمتر رنج بکشیم!؟ یکی از مهم،ترین راه‌های کاهش رنج، اینه که مراقب باشیم طغیان نکنیم. اگه میخوای بدونی طغیان کردی یا نه، ببین الآن حالت چطوره؟ اگه حالت خوب نیست، آرامش نداری و نمی‌تونی دقیق و عمیق فکر کنی، بدون که دچار طغیان هستی. کسی که طغیان نکرده باشه، دائما سعی میکنه با استغفار، سطح طغیان خودش رو پایین بیاره، اما کسی که طغیان کرده باشه، دائم دنبال توجیه اشتباهات خودشه و مبارزه‌بانفس چنین آدمی هم به دردش نمیخوره. گاهی اوقات میبینیم که مثلا یه آقایی میگه: من کلی زحمت میکشم و کار میکنم و برای خانواده‌ام هزینه میکنم، اما همسرم قدر منو نمی‌دونه و از من تشکر نمیکنه. خب آقا شما چرا طغیان کردی؟ باید از خدا ممنون باشی که شما رو بانی رسوندن روزی چهار نفر قرارداده. در برابر این سختی‌ها شما داری رشد میکنی و نورانی میشی. شما بیشتر از خانواده‌تون سود می‌بری. یکی از بهترین راه‌های زدن طغیان، کردنه یک روزی که گناهی نکرده بودی، چند بار از ته دلت با صدای بلند استغفار کن و بگو خدایا من غلط کردم. ببین اگه از ته قلبت یه صدایی میگه: مگه چی کار کردی!؟، بدون اون همون حس طغیان هست که الآن بیرون زده و صداش در اومده. طغیان مرگ خاموشه. انسان رو کور میکنه و اون شخص دیگه نمیتونه خوب رو از بد تشخیص بده و باعث میشه انسان علاقه‌اش رو به انجام عبادت و کارهای خوب، از دست بده و به انجام گناه و کارهای بیهوده علاقه‌مند شه. حالا اگه کسی طغیانش رو بزاره کنار، عاشق خدا میشه و اونوقت از خدا میخواد که بهش رنج بده و رنج اولیاءِ خدا، عموماٰ از این رنج‌ها بوده ائمه معصومین خیلی روی ذکر استغفار تاکید داشتن. استغفار برای روح انسان از نون شب هم واجب تره. استغفار غم‌ها را کاهش میده و باعث شاد شدن دل میشه |عضوشید👇 @ttafakor