#هر_شب_یک_داستان_آموزنده
سنگسار(رجم)
درزمان خلافت امیرالمومنین زنی به پیشگاه حضرت علی می آید ودرحضور جمع یاران واصحاب که درمسجد جمع بودند اظهارمی دارد واعتراف می کند که زنا کرده!
امام علی اصلا توجهی به زن نمی کند!
زن باردوم حرف خود را تکرار کرده وطلب مجازات برای خودش می کند
بازامام توجهی نمی کند!
بارسوم باز زن حرف خودرا تکرار می کند ومی گوید مجازات این جهان مرا ازاین گناه پاک خواهد کرد لطفا مجازات کنید
امام بامکثی طولانی به اومی گوید برو خانه ات وفردا بیا!
◇ زن می رود وفردایش دوباره همان سخنان را می گوید!
امام دوباره او را حواله به فردا می دهد تا بلکه ازاین اعتراف منصرف شده ونیاید!
زن برای روز سوم باز همین سخنان را درحضور همه اعتراف می کند
◇ اصحاب متعجب ومنتظر حکم امام هستند
امام اززن می پرسد آیا بارداری؟
زن جواب می دهد بله
امام می فرماید برو و کودکت را به دنیا بیاور!
زن می رود وبعداز ماهها دوباره برمی گردد وهمان سخنان را عرض می کند که مراز گناهم پاک گردان!
امام می فرماید برو ودوسال به کودکت شیر بده!
زن می رود وبعداز دوسال دوباره برمی گردد ومصرّ به اجرای حکم است!
اعتراض مردم حاضر که خواهان اجرای حکم سنگسار بودند امام را بر آن داشت تا حکم را اجرا کند!
امام علی ،حسنین را باخود می برد!! و روبه جمعیت کرده و می گوید فقط کسانی می توانند به این زن سنگ بزنند که خود دچار گناه کبیره نباشند
جمعیت یک به یک سنگها را برزمین می ریزند!
امام علی علیهالسلام دوسنگ ریزه برداشته وبه دست امام حسن وامام حسین می دهد واین دوسنگ ریزه به سمت زن توبه کار پرتاب می شود !
زن به خانه نزد کودکش برمی گردد!
✨ این چهره ی واقعی اسلام واحکام پاک الهی است
مبتلا به تبلیغات کثیف واسلام هراسی دشمنان اسلام نشوید!
📚منبع: داستان راستان/استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری
@valiyeasreejvarkola