eitaa logo
مسجد ولی عصر(عج) اجوارکلا
146 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
296 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
(ره) 💠 رسول خدا برای این است که راه رفع ظلم را به مردم بفهماند 🔸چیزی که ما در روز مبعث باید توجه به آن بکنیم این است که با بعثت رسول خدا، بعثت رسول خدا برای این است که راه رفع ظلم را به مردم بفهماند، راه اینکه مردم بتوانند با قدرت های بزرگ مقابله کنند به مردم بفهماند. 🔸 بعثت برای این است که اخلاق مردم را، نفوس مردم را، ارواح مردم را و اجسام مردم را، تمام اینها را از ظلمت ها نجات بدهد، ظلمات را بکلی کنار بزند و به جای او نور بنشاند. 🔸ظلمت جهل را کنار بزند و به جای او نور عمل بیاورد، ظلمت ظلم را به کنار بزند و به جای او عدالت بگذارد، نور عدالت را به جای او بگذارد و راه او را به ما فهمانده است، فهمانده است که تمام مردم، تمام مسلمین برادر هستند و باید با هم وحدت داشته باشند، تفرق نداشته باشند. 📚صحیفه نور ، جلد ۱۷ ، صفحه ۲۵۳ @valiyeasreejvarkola
💠 حكم خون مردگی زیر پوست 💬 سؤال: آیا خون مردگی زیر پوست، خون محسوب شده و سبب سرایت نجاست می‌شود؟ ✅ پاسخ: 🔹 خونی که به‌ واسطه کوبیده شدن زیر ناخن یا زیر پوست می‌میرد اگر طوری شود که عرفاً دیگر به آن خون نگویند پاک است؛ ولی اگر به آن خون بگویند در صورتی که ناخن یا پوست، سوراخ شود اگر مشقّت ندارد، باید برای وضو و غسل خون را بیرون آورند و اگر مشقّت دارد باید اطراف آن را به‌ طوری که نجاست زیاد نشود، بشویند و پارچه یا چیزی مثل پارچه بر آن بگذارند و روی پارچه را به نیت جبیره، دست‌تر بکشند. 🔹البته اگر انسان نداند که خون زیر پوست مرده یا گوشت به‌واسطة کوبیده شدن به‌آن حالت در آمده، پاک است. 📚 پی‌نوشت: بخش استفتائات پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله خامنه‌ای @valiyeasreejvarkola
امام هادی علیه السلام: همانا حرام رشد نمى كند و اگر هم رشد كند، بركت ندارد، و اگر آن را انفاق كند، پاداشى نمى برد، و آنچه بر جاى مى گذارد، توشه اش به سوى آتش خواهد بود 📚 الكافي جلد5 ، صفحه 125 @valiyeasreejvarkola
عنایت و کرامت امام رضا علیه السلام شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا داستانی را نقل می کند که پس از شهادت امام رضا(ع) و در اطراف حرم ایشان اتفاق افتاده است و ربطی به آنچه که در میان مردم شهرت یافته ندارد. بر اساس نقل شیخ صدوق، آهویی از ترس شکار به دیوار حرم امام رضا(ع) پناه می برد. شیخ صدوق می نویسد: ابو منصور بن عبد الرزاق... گفت... در روزگار جوانی، نظر خوشی به طرفداران این مشهد (مرقد امام رضا) نداشتم و در راه، به غارت زائران می پرداختم، لباس ها، خرجی، نامه ها و حواله هایشان را به زور از آنان می ستاندم. روزی به شکار بیرون رفتم و یوزپلنگی را به دنبال آهویی روانه کردم. یوزپلنگ همچنان به دنبال آهو می دوید تا به ناچار، آهو به کنار دیواری پناه برد و ایستاد. یوز هم در مقابل او ایستاد، ولی به او نزدیک نمی شد. هرچه کوشش کردم که یوزپلنگ به آهو نزدیک شود، به سمت آهو نمی رفت و از جای خود تکان نمی خورد، ولی هر وقت که آهو از جای خود (کنار دیوار) دور می شد، یوز هم او را دنبال می کرد. اما همین که به دیوار پناه می برد، یوزپلنگ باز می گشت تا آن که آهو به سوراخ لانه مانندی، در دیوار آن مزار داخل شد. من وارد رباط شدم، پرسیدم: آهویی که هم اکنون وارد رباط شد، کجا است؟ گفتند: آهویی ندیدیم. آن وقت، به همان جایی که آهو داخلش شده بود آمدم، و رد پای او را دیدم، ولی خود آهو را ندیدم. پس با خدای تعالی پیمان بستم که از آن پس زائران را نیازارم و جز از راه خوبی و خوشی با آنان رفتار نکنم.. از آن پس، هر گاه دشواری و مشکلی در زندگی پیدا می کردم، بدین مشهد پناه می آوردم و آن را زیارت، و از خدای تعالی در آن جا حاجت خویش را طلب می کردم و خداوند نیاز مرا بر طرف می کرد. من از خدا خواستم که پسری به من عنایت فرماید، خدا پسری به من مرحمت فرمود. چون آن پسر بچه به حد بلوغ رسید، کشته شد. من دوباره به مشهد برگشتم و از خدا مسئلت کردم که پسری به من عطا فرماید، و خداوند پسر دیگری به من ارزانی فرمود. هیچ گاه از خداوند در آن جا حاجتی نخواستم، مگر آن که حاجتم روا گشت. این از جمله برکات این مشهد است که بر ساکنش سلام(خدا) باد. که بر شخص من آشکار شد و برای خودم روی داد.  @valiyeasreejvarkola
🌺 سلام. صبح روز چهارشنبه شما بخیر 🌴 امام جواد علیه السلام: هر کس موقعیت شناس نباشد، جریانات او را می رباید و هلاک خواهد شد. 📚 بحارالانوار، جلد۶۸،صفحه ۳۴۰ @valiyeasreejvarkol
امام حسین علیه السلام فرمودند: خداوندا ؛ تو تكيه گاه من در هر اندوه، و اميد من در هر شدّت و ناراحتى هستى، و تو در هر مشكلى كه براى من پيش آيد، پشت و پناه منى... 📚ارشاد شیخ مفيد، صفحه 447-488 @valiyeasreejvarkola
دعای چوپان مردی با پدرش در سفر بود که پدرش از دنیا رفت. از چوپانی در آن حوالی پرسید: "چه کسی بر مُرده‌های شما نماز می‌خواند؟" چوپان گفت: "ما شخص خاصی را برای این کار نداریم، خودم نماز آنها را می‌خوانم." مرد گفت: "خب، لطف کن نماز پدرِ مرا هم بخوان!" چوپان مقابل جنازه ایستاد و چند جمله‌ای زمزمه کرد و گفت: نمازش تمام شد! مرد که تعجب کرده بود گفت: این چه نمازی بود؟ چوپان گفت: بهتر از این بلد نبودم. مرد از روی ناچاری پدر را دفن کرد و رفت. شب هنگام، در عالم رؤیا پدرش را دید که روزگار خوبی دارد. از پدر پرسید: "چه شد که اینگونه راحت و آسوده‌ای؟" پدرش گفت: هرچه دارم از دعای آن چوپان دارم!!! مرد فردای آن روز به سراغ چوپان رفت و از او خواست تا بگوید در کنار جنازه ی پدرش چه کرده و چه دعایی خوانده؟ چوپان گفت: "وقتی کنار جنازه آمدم و ارتباطی میان من و خداوند برقرار شد، با خدا گفتم: "خدایا اگر این مرد،امشب مهمان من بود،یک گوسفند برایش زمین می‌زدم حالا این مرد، امشب مهمان توست ببینم تو با او چگونه رفتار می‌کنی؟!" 🌟 گاهی دعای یک دل صاف، از صد نمازِ یک دلِ پُرآشوب، بهتر است. @valiyeasreejvarkola
🌺 سلام. صبح روز پنجشنبه شما بخیر 🌴 امیر المؤمنین امام علی علیه‌السلام: اظهار توانگری گونه ای شکر است؛(و) فقیر نشان دادن فقر می آورد. 📚 غررالحکم، حدیث ۱۱۴۰ و ۱۱۴۱ @valiyeasreejvarkola
امیر المؤمنین امام علی علیه السلام: به آنچه فرمان مى دهى، خودْ بيش از همه عمل كن و از آنچه باز مى دارى، خودْ بيش از همه خوددارى كن 📚وسائل الشیعه،جلد۱۶، صفحه ۱۴۹ @valiyeasreejvarkola
نابودی دشمن با نماز شب یونس بن عمار می گوید: به محضر امام صادق علیه السلام رفتم و عرض کردم: «همسایه ای از قبیله قریش دارم نام مرا (به عنوان شیعه) فاش ساخته است (و مرا در معرض خطر طاغوتیان، که در کمین شیعیان بودند قرار داده است)، به گونه ای نام مرا مشهور نموده که هر وقت از کنارش عبور می کنم می گوید: این رافضی، مال ها را نزد جعفر بن محمد (یعنی امام صادق علیه السلام ) می برد. امام صادق علیه السلام فرمودند: هنگامی که نماز شب می خوانی در سجده آخرِ دو رکعت اول نماز شب، او را چنین نفرین کن: «نخست حمد و ثنای الهی به جا آور، پس بگو خدایا! فلانی پسر فلانی، نام مرا فاش و مشهور کرده و مرا به خشم آورده، و در معرض خطرها قرار داده است، او را هدف تیری شتابان قرار بده، به گونه ای که اثر آن تیر، او را از من باز دارد. بار خدایا! مرگش را نزدیک گردان، و نشانه اش را نابود کن. پروردگارا! در این کار شتاب کن، در همین ساعت و لحظه». یونس می گوید: دستور امام را انجام دادم، وقتی که به کوفه بازگشتم، از خانواده ام در مورد آن همسایه مردم آزار پرسیدم، گفت: بیمار است. هنوز سخنم به پایان نرسیده بود که از خانه او شیون برخاست و گفتند «فلانی مُرد».  📚داستانهای اصول کافی، جلد 1، صفحه 81. @valiyeasreejvarkola