در محضر پدر!
مرحوم آیت الله حاج آقا نورالله شاه آبادی میفرمودند:
وقت رحلت پدرم ۱۷_۱۸ ساله بودم، وقتی در نجف با مرحوم آقای کوکبی در محضر آقای خوئی نشسته بودیم. مرحوم آقای توحیدی آمد و شروع کرد با ایشان ترکی حرف زدن. مجلس کلا ترکی شد و من چیزی نمیفهمیدم.
به آقای خوئی گفتم:
آقا! مرحوم پدرم مقید بودند حتما مجلسشان برای مخاطب مفید و پر فایده باشد. مقید بودند ولو چند کلمه هم شده در سطح مخاطب نکتهای، چیزی بفرمایند تا افراد استفاده کنند و بروند..آقای خوئی فرمودند: عجب! این آقای توحیدی هربار این جا میآید ترکی حرف میزند و زبان مجلس ما را ترکی میکند. من اگر کسی چیزی بپرسد، جواب میدهم والا حرف خاصی نمیزنم.
عرض کردم:
ولی پدرم اگر کسی چیزی همنمیپرسید، خودشان به تناسب مجلس، مطلب مفیدی بیان میکردند.
....
کانال حدیث آرزومندی، استاد سید محمد مهدی رفیع پور تهرانی، ۹۸/۸/۲۲
@sirefarzanegan
@varesoon