كلمات شريفه 1. قالَ الْحَسَنُ (ع): حُسْنُ السُّؤالِ نِصْفُ الْعِلْمِ.(9) پُرسش خوب، نيمى از دانش است. 2. قالَ (ع): وَاعْلَمْ أنَّ الدنيا في حَلالِها حسابٌ وَفي حَرامِها عِقابٌ وَفِى الشُّبَهاتِ عِتابٌ.(10) بدان‏كه در حلال دنيا حساب، و در حرامش‏كيفر، و در شبهاتش بازخواست است. 3. قالَ (ع): رَأسُ الْعَقْلِ مُعاشِرَةُ النَّاسِ بِالْجَميلِ.(11) رأس خردمندى همزيستى نيكو با مردم است. 4.قالَ (ع):وَالَّذي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ لايَنْتَقِصُ اَحَدٌ مِنْ حَقِّنا اِلاَّ نَقَصَهُ اللَّهُ مِنْ عَمَلِهِ‏(12). سوگند به خدايى كه محمد (ص) را به حق برانگيخت، كسى نمى‏تواند حق ما را كم كند مگر اين كه خدا عملش را كم گرداند. 5. قالَ (ع): اِذا اَرَدْتَ عِزّاً بِلا عَشيرَةٍ وَهَيْبَةٍ بِلا سُلْطانٍ فَاخْرُجْ مِنْ ذِلِّ مَعْصيةِ اللَّهِ اِلى‏ عِزِّ طاعَةِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ.(13) هرگاه خواستى عزّتى پيدا كنى، بدون اين كه عشيره‏اى داشته باشى، و هيبتى پيدا كنى، بدون اين كه سلطنتى داشته باشى، از خوارى نافرمانى خدا خارج شو و داخل عزّت طاعت خدا گرد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 . بحار الأنوار، ج‏22، ص 502، باب 1، ح 48؛ اهل البيت، ص 273؛ مناقب آل أبى طالب، ج‏3، ص 163. 2 . بحار الأنوار، ج 37، ص 73، باب 50، ح 40؛ الإرشاد، ج‏2، ص 28 (با اندكى اختلاف در عبارت). 3 . الإرشاد، ج‏2، ص 27. 4 . همان، ج‏2، ص 28. 5 . بحار الأنوار، ج 43، ص 306، باب 12، ح 66. 6 . كشف الغمة فى معرفة الأئمة، ج‏2، ص 102. 7 . همان، ج‏2، ص 109؛ الإرشاد، ج‏2، ص 7. 8 . اهل البيت، ص 384، مناقب آل أبى‏طالب، ج‏3، ص 199. 9 . كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج‏2، ص 152. 10 . بحار الأنوار، ج‏44، ص 138، باب 22، ح 6. 11 . كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج‏2، ص 147. 12 . همان، ج‏2، ص 149. 13 . بحار الأنوار، ج‏44، ص 138، باب 22، ح 6. -------------------------------------------------------------------------------- برگرفته شده از كتاب خاندان عصمت عليهم السلام - تاليف سيد تقى واردى امام حسن مجتبى(عليه السلام) پرتوى از سيره و سيماى امام حسن مجتبى(عليه السلام) امام حسن(عليه السلام)، اوّلين فرزند امام على و فاطمه زهرا(عليهما السلام)، در نيمه ماه رمضان سال دوم يا سوم هجرى در شهر مدينه به دنيا آمد و بعد از شهادت امام على(عليه السلام) شش ماه حكومت كرد و در سال پنجاه هجرى، به وسيله زهرى كه همسرش جعده به دستور معاويه به او خوراند، در 48 سالگى به شهادت رسيد. مزار شريفش در قبرستان بقيع، در كنار سه امام معصوم ديگر، زيارتگاه خيل شيفتگان آن حضرت است. جلال الدين سيوطى در كتاب «تاريخ الخلفاء» مىنويسد: «امام حسن در سال سوّم هجرت به دنيا آمد و شبيه ترين شخص به پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) بود، در روز هفتم تولّدش، پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) گوسفندى را براى او عقيقه كرد و موى سرش را تراشيد و هم وزن آن را نقره صدقه داد. او يكى از پنج نفر اهل كساء است. پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)فرمود: پروردگارا! من او را دوست مىدارم پس او را دوست داشته باش. و فرمود: حسن و حسين دو سرور جوانان اهل بهشت اند. ابن عبّاس گفت: حسن بر دوش پيامبر سوار بود، شخصى به آن حضرت گفت: اى پسر! خوب مركبى را سوار شده اى! پيامبر فرمود: بلكه او خوب راكبى است.»امام مجتبى(عليه السلام) شخصيّتى آرام، با وقار، متين، بخشنده و مورد توجّه مردم بود. به فقيران و بينوايان رسيدگى مىنمود و بيش از حدّ در خواست آنها به آنان كمك مىكرد تا زندگىشان تأمين گردد، زيرا روا نمىديد كه سائلى بيش از يك بار از او چيزى بخواهد كه موجب شرمسارىاش شود. او در طول عمرش دو بار تمام ثروت و دارايى خويش را در راه خدا بخشيد و سه بار تمام اموال خود را وقف كرد، نيمى از آن را براى خود و نيمِ ديگر آن را در راه خدا بخشش نمود. امام مجتبى(عليه السلام)، فردى شجاع، دلير و مبارز بود و در جنگهايى كه در ركاب پدرش اميرالمؤمنين(عليه السلام) مىجنگيد در خطّ مقدّم حركت مىكرد. او در جنگ جمل و صفيّن از مبارزان پرتلاش لشكر آن حضرت بود. روزگار امامت آن حضرت امام حسن(عليه السلام) مسئوليت امامت و رهبرى را در جوّى مضطرب و ناآرام، در وضعى بسيار پيچيده و پر كشاكش كه در پايان زندگانى پدر بزرگوارش امام على(عليه السلام)بروز كرده و شعله ور شده بود، به عهده گرفت. در نتيجه وضع نابسامان مردمى كه امام با آنان روبه رو بود تنها اين راه باقى ماند كه يا وارد جنگى بىحاصل و يأسآور شود، او و جماعتش به شهادت رسند، يا پس از سپرى شدن مدّتى مواضع خود را مسجّل گرداند و صلحى را كه به صلاح ملّت است بر جنگ بىثمر ترجيح دهد. و اين امرى طبيعى است كه جنگى كه مردم به آن به ديد شكّ مىنگرند، بىنتيجه و يأسآور خواهد بود.