شخصی می‌گوید به مکه رفتم، دو دختربچه دیدم، این‌ها در گوشه‌ای نشسته بودند و در حالِ مناجات کردن بودند، ضمناً به حقِ آقایی قسم می‌دهد که عادل است و قضاوتِ خوب می‌کند، به خودم گفتم شاه الآن که بنی‌امیّه هستند و به این‌ها نمی‌آید که اینطور باشند، اگر راجع به حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه می‌گویند چطور جرأت می‌کنند بگویند؟ رفتم و از او پرسیدم: چه کسی را می‌گویی؟ گفت: «ذَاكَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ» پرسیدم کدام امیرالمؤمنین؟ گفت: اصلاً امیرالمؤمنینی که غیر از علی بن ابیطالب نداریم! من لذّت بردم و گفتم: مگر شما حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه را می‌شناسید؟ گفتند: بله! پدرِ ما شهید صفین است، ما مریض شدم، روزی حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه آمدند و دستی بر سر ما کشیدند و دعا کردند و خوب شدیم و بر سرِ سفره‌ی ایشان بودیم. به آن‌ها گفتم: آیا می‌گذارید من از این به بعد تکفّل شما را برعهده بگیرم؟ آن‌ها گفتند: نه! «نَحْنُ‏ وَ اللَّهِ‏ الْيَوْمَ‏ فِي‏ عِيَالِ‏ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِمَا السَّلَامُ» ما بر سرِ سفره‌ی امام حسن مجتبی صلوات الله علیه هستیم. عید میلاد حضرت امام حسن مجتبی صلوات الله علیه بر همه شما خوبان مبارک