همیشه دلم میخواد قشنگ زندگی کنم؛ صبحا زود پاشم، ورزش کنم، صبحونه مقوی بخورم،مث آدم آب و غذا بخورم و پدر این معده بدبخت و درنیارم، روتین پوستی انجام بدم، به خودم برسم، استرس نداشته باشم، شغل خوب داشته باشم، بیرون برم، تفریح کنم، مثل آدم درس بخونم و همه رو واسه شب امتحان جمع نکنم، عصبی نباشم، سر هرچیز کوچیکی بهم نریزم و انقد همچی و تو خودم نریزم.. ولی اصلا نمیشه که نمیشههه نه اینکه نخواما..میخوام، قصدشم هست، منتها حسش نیس هیچ وقت حس هیچی نیس.. شورش و دراوردم دیگه و واقعا ازین اوضاع خسته و متنفرم ازینکه نمیدونم کی قراره به خودم بیام و مثل آدم زندگی کنم..ازین آدمی که به هرچیزی اهمیت میده جز خوده بیصاحابش..