🌺 💐 شهید سید محمد علی رحیمی🌹🌹 👈 پرهیز از تک خوری علی عادت نداشت بدون ما چیزی بخورد. اگر بیرون چیزی می خورد، باید همه مان را می برد و از همان غذا به ما می داد و یا می گرفت و می آورد خانه. یک بار قرار بود دنبال خانه بگردیم. از اداره که آمد، موقع رفتن گفت: «با بچه ها نمی توانیم همه جاها را بگردیم». راضی ام کرد دو تایی با هم برویم. وسط راه گفت برویم سمت هتل استقلال. گفتم: «وسع ما که به آن جا ها نمی رسد». گفت: قهوه هایش را می گویم. شستم خبردار شد که یک بار با یک مهمان خارجی آمده اینجا قهوه خورده و حالا می خواهد برایم جبران کند. من در هتل، شور بچه ها را داشتم و او با خیال راحت نشسته بود و می خورد و باز دوباره سفارش می داد. اصلا خانه یادش رفته بود. خوردن مان که تمام شد، از جلوی هتل دستم را گرفت و پیاده راه افتادیم. 🎤راوی: مریم قاسمی زهد؛ همسر شهید 📚کتاب رسول مولتان 🌹@Witness_313 سنگر شهادت🌹