🔴 داستان پیروی از منطق ♻️ مردى از اعراب به خدمت رسول اكرم (ص) آمد و از او نصيحتى خواست، رسول اكرم (ص) در جواب او يك جمله كوتاه فرمود و آن اين بود : (لا تغضب) يعنى: آن مرد هم به همين مقدار قناعت كرد و به قبیله خود برگشت. تصادفا وقتى رسيد كه حادثه اى بين قبيله او و يك قبيله ديگر رخ داده بود. هر دو طرف صف آرايى كرده و آماده حمله به يكديگر بودند، آن مرد هم از روى خوى و عادت قديم و تعصب قومى خود و براى حمايت از قوم خود سلاح بست و در صف قوم خود ايستاد. در همين حال گفتار پيامبر اكرم (ص) به يادش آمد كه نبايد خشم و غضب را در خود راه بدهد. خشم خود را ، به انديشه فرو رفت، تكانى خورد و منطقش بيدار شد، با خود فكر كرد چرا بى جهت بايد دو دسته از افراد بشر به روى يكديگر شمشير بكشند. خود را به صف دشمن نزديك كرد و حاضر شد آنچه آنها به عنوان ديه و غرامت مى خواهند از مال خود بدهد، آنها نيز كه چنين فتوت و از او ديدند از ادعاى خود چشم پوشيدند و با این کار او غائله ختم شد، و آتشى كه از غليان احساسات افروخته شده بود با و منطق خاموش گشت. عضـویت در کــانال👇 📡 @www_irismed_ir