#خاطره
|صدایی برای آخرین بار...|
روز شهادتش دعوت بودیم خونه مادربزرگش. گفتم اگه میتونی بیا... گفت: من تا ۵ و ۶ کلاسم، اگه بتونم شب بیام.
اینو که گفت، همیشه موقع خدافظی یا علی میگفت... گفتم پس میای دیگه؟
گفت: باشه مامان، خدافظ یاعلی...
_دیگهرفتوهمونآخرینباربودکه
صداشوشنیدم...
_بهروایتازمادربزرگوارِشهید
#شهیدآرمانعلیوردے🌱