#خاطره
|ازبچگینترسبود...|
آرمان از بچگی خیلی نترس بود. یک روز با هم رفتیم استخر(حدوداً سه چهار سالش بود). آمد سمت لبه استخر، گفتم: آرمان جلو نرو، میافتی ها!
با همان زبان بچگانهاش گفت: میله رو گرفتم نیفتم... همین که آمد بنشیند...
_بهروایتازپدربزرگوارِشهید
#شهیدآرمانعلیوردے🌹
میشود بمانی اما رفتـه باشـی...
پرواز بخیــر...
#شهیدآرمانعلیوردے🌹
فرقیندارهایرانیباشییالبنانی ..
جهادباشییاآرمان؛
مهماینهبرایآرمانهاتجهادکنی...؛)
وسرانجامقصهدنیاتبشهشهادت
#شهیدآرمانعلیوردے🕊
#شهیدجهادمغنیه💚
#خاطره
|صدایی برای آخرین بار...|
روز شهادتش دعوت بودیم خونه مادربزرگش. گفتم اگه میتونی بیا... گفت: من تا ۵ و ۶ کلاسم، اگه بتونم شب بیام.
اینو که گفت، همیشه موقع خدافظی یا علی میگفت... گفتم پس میای دیگه؟
گفت: باشه مامان، خدافظ یاعلی...
_دیگهرفتوهمونآخرینباربودکه
صداشوشنیدم...
_بهروایتازمادربزرگوارِشهید
#شهیدآرمانعلیوردے🌱
15.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطره
|داداش...|
+داداشازاونموقعیکهیادمه
بامنبازیمیگرفت...
کشتیمیگرفت...🥲
_بزرگشدیمیخوایشبیهداداشتبشی؟
+آره
ولینمیتونیممثلخودداداشبشیم....
(محمدامینعلیوردی)
_بهروایتازبرادرِشهید
#شهیدآرمانعلیوردے🌱
#آرمانِعزیز🕊
1_5589250768.attheme
165.2K
‹🕌✨›
تم شهید آرمان علی وردی
‹🕌✨›⬿#شهیدآرمانعلیوردے🌹
#خاطره
|آخرینتولد...|
سال ۱۴۰۱ براش آخرین تولد رو گرفتیم.
گفتیم: آرمان آرزو کن. آرزو کرد...
گفتیم: آرمان جان چی آرزو کردی؟
گفت: آرزو کردم شهید بشم...
_بهروایتمادربزرگوارِشهید
#شهیدآرمانعلیوردے🌱
#آرمانِعزیز🕊
#خاطره
|اولینشهیدارتش|
عاشق شهید قوطاسلو بود...
هر وقت میرفتیم بهشتزهرا (س) میرفت سرِ مزارِ ایشون
اولین شهید ارتش که مدافع حرم شد
_بهروایتازمادرِبزرگوارِشهید
#شهیدآرمانعلیوردے🌱
اعمال قبل از خواب🌱🤍
وضوقبلازخوابفراموشنشه...👀🕊
#شبتونشهدایی🕊
#شهیدآرمانعلیوردے
یاد کنیم:
《شَهیـد آرمانِ علیوردی
وشهیدمحسنحججی》
را با ذکر فاتحه والاخلاص معَ الصلوات🕊
#آرمانِعزیز🕊
#شهیدآرمانعلیوردے🌹