بسم الله الرحمن الرحیم
#شوق_حج
چند بیت از شهر زیبای
#فرزدق را به زائران خدا در حرمین شریفین و قلبهای مشتاق زیارت خدا و حجتهای او تقدیم میکنم. مرحبا به فرزدق و دوستدارانش.
این اشعار برای امام زین العابدین عزیز سروده شده آنگاه که هشام بن عبدالملک خود را به نادانی زد و گفت که ایشان را نمیشناسم.
البته این شعر اختصاص به امام چهارم ندارد و با آن میتوان هر کدام از امامان عزیز را مخاطب قرار داد.
جا دارد هنگامی که چشم حاجیان به
#حجرالاسود میافتد این شعر زیبا خصوصا بیت آخرش را به یاد مشتاقان زیارت و به نیابت همه مومنان زمزمه کنند.
جا دارد گاهی که به یاد یکی از اهلبیت خصوصا امام زمان ع میافتیم زمزمه کنیم: ما قال لا قط
و به قلبمان بباورانیم که مولای ما دست رد به سینه کسی نمیزند و طعم شیرین محبتش را نسبت به خودمان و همه بندگان خدا بچشیم.
هذا الذی تعرف البطحاء وطاته
و البیت یعرفه و الحل و الحرم
ایشان کسی است که سرزمین مکه گامهای او را میشناسد
و خانه خدا و حرم و حل (بیرون حرم) او را میشناسند.
و لیس قولک من هذا بضائره
العرب تعرف من انکرت و العجم
این که گفتی ایشان را نمیشناسی نقصی برای ایشان نیست
زیرا عرب و عجم ایشان را میشناسند
ما قال لا قط الا فی تشهده
لولا التشهد کانت لائه نعم
هیچگاه نه نگفته است جز در تشهدش
اگر تشهد نبود نه گفتنش نیز آری بود.
یغضی حیاء و یغضی من مهابته
فما یکلم الا حین یبتسم
او از حیاء چشم فرو میبندد و از هیبتش چشمها فرو میافتند
تا تبسم نکند جرات سخن گفتن پیدا نمیکنند
یکاد یمسکه عرفان راحته
رکن الحطیم اذا ما جاء یستلم
هنگامی که برای استلام حجر الاسود میآید حجر به دست او تبرک میجوید
✅
https://eitaa.com/yad_dashtha