يك لاك‌پشت در مسابقه خرگوش‌ها درهم‌ريختگي ‌خاكريز خودي‌ در جنگ رسانه‌اي 1️⃣بخش اول حسن طاهري بيانيه سيصد ملت براي يك جاسوس در سال 1894 اداره اطلاعات و آمار فرانسه آگاهي يافت «شوار تسكين» وابسته نظامي سفارت آلمان در پاريس از افسري فرانسوي مجموعه‌اي از اطلاعات مهم نظامي و تسليحاتي ارتش فرانسه را به دست آورده است. نام مستعار اين افسر فرانسوي «دي» بود. با كشف نخستين اسناد و مدارك، از دستخط افسران ارشد ارتش توسط برجسته‌ترين كارشناسان خط‌ شناس بررسي گسترده‌اي آغاز شد. دستخط « كلنل آلفرد دريفوس» با نمونه خط مدارك كاملاً مطابقت و شباهت داشت. كلنل جوان يهودي الاصل كه در خانواده‌اي مرفه با پدري تاجر و صاحب نفوذ زندگي مي‌كرد، به سرعت بازجويي و محاكمه و به اتهام خيانت و جاسوسي به حبس و تبعيد ابد محكوم و روانه جزيره شيطان معروف به زندان در بهشت، در گويان فرانسه واقع در آمريكاي لاتين شد. چهار سال از تبعيد و حبس وي مي‌گذشت تا در حركتي آرام روزنامه‌هاي پاريس فضايي تبليغاتي را در حمايت اين افسر جوان آغاز كردند. «اميل زولا» نويسنده مشهور و رمان نويس فرانسوي در حمايت از او مقاله «من متهم مي‌كنم» را در نشريه «اورور» (سپيده دم) كه نامه‌ا‌ي سرگشاده به رئيس جمهور بود منتشر ساخت. اين نامه با سرعت، مورد توجه قرار گرفت . مجازات دريفوس فورا از حبس ابد به ده سال ترك وطن تخفيف يافت. اين فضاي تبليغاتي با ورود 300 شخصيت ادبي و فرهنگي و انديشمند و صدور يك بيانيه شديدالحن شكل ديگري يافت. بيانيه اين 300 شخصيت در سال 1899 به نام بيانيه روشنفكران، باعث آزادي كلنل آلفرد دريفوس پس از پنج سال حبس و تبعيد و سرانجام تبرئه و اعلام بي‌گناهي او در سال 1902 منتهي شد. روزنامه‌ها و سطر سطر مقاله‌هاي نشريات پاريس، و يك گردان از عناصر مؤثر فرهنگي و انديشمند به ويژه با فرماندهي «اميل زولا» و «رومن رولان» دو رمان نويس برجسته فرانسوي، توانسته بودند نظام سياسي قدرتمند فرانسه را، با يك حركت هماهنگ و دقيق تبليغاتي و رسانه‌اي بدون شليك حتي يك گلوله و ريخته شدن حتي يك قطره خون مجبور به عقب نشيني كنند؛ آن هم نه در قرن رسانه‌ها، بلكه درست در يكصد و پانزده سال پيش. 👇