3️⃣بخش سوم چريك‌هاي واكنش سريع انقلاب اسلامي در تشييع جنازه پيكر عارف واصل حضرت آيت الله العظمي بهجت(ره) در بهار 1388 در اوج لحظات شلوغ و پر ازدحام خيابان هاي اطراف حرم حضرت معصومه(س) و خيابان ارم قم ؛يك گروه فيلمبردار و عكاس با تجهيزات نه چندان پيشرفته همچون يك دسته چريك رسانه‌اي، از هرسو عكس و تصوير بر ميداشت و لحظه‌هاي ناب و تاريخي حضور پرشور و شعور مردم در تجليل از مرجعيت برخواسته از دل جامعه و امت را ثبت مي‌كرد. سر تيم و فرمانده اين دسته چريك رسانه‌اي با چهره‌اي خاكي و ته ريشي سياه و سفيد، همان تصوير قاب سال‌هاي 57 را در ذهن زنده مي‌كرد. سال‌هاي حكومت بچه مسجدي‌ها و هياتي‌هاي آشنا با ذات و حقيقت جهادي انقلاب اسلامي. رضا برجي پيشاپيش دسته، فرز و چالاك حركت مي‌كرد و نيروهايش به دنبال او دوان دوان بودند. در سال 1363 رضا برجي در 19 سالگي بابرنامه روايت فتح شهيد آويني يعني يكي از غير رسمي ترين و خودجوش ترين موسسات رسانه‌اي انقلاب اسلامي كار خود را آغاز كرد و از ورودش به لشكر 10 سيدالشهدا و جانبازي در جبهه تا حضورش در 14 جنگ بزرگ و كوچك سه دهه اخير به عنوان خبرنگار جنگي فعاليت مستندسازي و عكاسي را رها نكرده است. فعاليتي كه بدون حقوق رسمي همه ارگان‌هاي متصل به چاه گاز و نفت و موسسات دولتي داراي درآمدهاي نجومي، ادامه يافته و اصلاً فعاليت خودجوش، مردمي و جهادي خارج از بيلان و گزارش امثال او در ميان ارقام و كميت و دفاتر و آمار آنان تعريف نشده و ناشناخته است. اگر جز اين نيز مي‌بود هيچگاه رضاي چريك و اين بچه مسجدي مسلمان دردمند، موفق به ساخت 12 سريال و 44 فيلم مستند و ثبت ده‌ها هزار تصوير نفيس و ناب از لحظه‌هاي ماندگار سه دهه گذشته تاكنون، نمي‌شد؛ لحظه‌هاي ناب و ماندگار از شلمچه و فكه و فاو و حلبچه تا سارايوو و كشمير و ضاحيه لبنان و پنجشير افغانستان . موفقيتي كه اين سرباز رسانه‌اي حضرت روح الله(ره) آن را با نق و نوق‌هاي مديريتي و كمبود بودجه و نبود اضافه كاري موسسات به دست نياورده است. اختصاص فقط يكي از دستمزدهاي يك ميليون دلاري بازيكنان فوتبال براي يك فصل بازي مي‌توانست بسياري از مشكلات رضا برجي را در بسياري از فعاليت‌هاي ارزشمند و مستندش در تاريخ مرتفع سازد؛ اما رضا برجي هيچگاه منتظر حمايت لاك پشت‌هاي چرتي پشت ميز نشين نمانده است. پروا و هراس از خصائل بندگي دنياست و كسي كه به پروا و ترس نه گفته باشد مقام پروانگي و پرواز را يافته است. و اين راز نستوهي و سربلندي بچه‌هاي مسجد و فرزندان نهضت خميني است. گويا اين سنت روزگار تلخ دهكده جهاني است تا كريستين امان پور با قدرت مادي شيطان اكبر شبكه CNN را تغذيه كند آن هم با حمايت يك هلي كوپترو امكانات تصويربرداري پيشرفته و همراهي بادي گاردهاي خوش تيپ شركت بلك واتر براي حفظ امنيت جاني او و گروه همراه سكونت يافته در هتل هيلتون آمريكايي بيروت تا رسانه ملي جمهوري اسلامي ايران تصاوير اين مجري ايراني الاصل مقيم آمريكا از جنگ 33 روزه را با افتخار تمام به جاي تصاوير ناب رضاي بسيجي منتشر سازد . بايد در چنين روزگاري رضا برجي، بسيجي بي يار و ياور، تنها با اتكال بر خداوند و بدون حمايت مراكز رسمي و رسانه‌هاي دولتي، تصاويرش را بر دل آسمان بسپارد تا فردائيان به اشراق و شهود حقيقت مظلومانه انقلاب اسلامي و فرزندان خميني را ادراك نمايند و بدانند كه امثال رضا برجي ها در هيچ يك از دفتر هاي هزاربرگي قوانين و بودجه رسانه ملي و مراكز فرهنگي دولتي جايي ندارند واصلا مغز صفر و يكي مدرن سيستم هاي اداري و رسمي با ديدن آنها قفل مي كند . اين خاطره خواندني از زبان رضا برجي در جنگ 33 روزه 2005 لبنان گوياي تنهايي و غربت نسل هنرمند متعهد و اتقلابي در ميان كرور كرور برنامه و بودجه هاي دولتي است. او مي گويد: «پول زيادي نداشتيم. براي خرج كمتر هتل نمي‌رفتيم. از شب ورودم به بيروت از 80 درصد مناطق فيلم و عكس گرفتم. امكاناتمان هم خيلي كامل و پيشرفته نبود. اگر دوربين «اسپري كم» داشتم تصاويرم بسيار بهتر مي‌شد. با اين حال سعي كردم بدون استفاده از پايه و امكانات موجود كار كنم. دوربين مدام روي دوشم بود...» برخي رسانه‌هاي بزرگ دنيا از جمله BBC بر آثار تصويري و مستند رضا برجي 47 ساله نتوانسته اند قيمت و ارزشي را تعيين نمايند. كاش رضا برجي در اين انقلاب يك فوتباليست يا خواننده و آرتيست بود! و شايد هم بهتر بود رضاي بچه مسجدي ، صد سال پيش در آمريكا به دنيا مي‌آمد به جاي «ريچارد ديويس» با حقوق ماهيانه سه هزار دلاري اش! نه؟!