درباره اسکار امسال که پر از فیلمهای محافظهکار و چهرههای جدید بود
👈 در اسکار ۲۰۲۳ خبری نیست
میلاد جلیلزاده، خبرنگار:اسکار نودوپنجم درحالی برگزار میشود که پس از رکود دو سه ساله کرونا و یخ بستن مسیر گیشههای سینما در سراسر جهان، اگرچه فضا کمی بهتر شده اما همچنان میشود آن سردی و رکود را در سالنها دید. اسکار اساسا مراسمی است که با اکران گیشهای فیلمها روی پرده سینما معنا پیدا میکرد و کرونا تماشاگران سینما را به سمت فیلم دیدن یا سریال دیدن در خانهها سوق داد. البته از همان ابتدای پاندمی، مسئولان آکادمی اعلام کردند که از این به بعد اکران آنلاین فیلمها را هم در قوانینشان میگنجانند. این تغییر بزرگ با نفس پدید آمدن اسکار در تضاد بود اما چارهای نداشتند. از طرف دیگر اسکار ۹۵ وقتی برگزار میشود که جهان در گردباد تلاطماتی بیسابقه میپیچد. این وقایع از آن جهت بیسابقه است که حتی در دوران چنددههای جنگ سرد، هیچگاه پیش نیامده بود جشنوارههای اروپایغربی یا انواع رویدادهای سینمایی آمریکا، از ورود فیلمهای روسیه و باقی کشورهای بلوک شرق جلوگیری کنند. قبل از جنگ جهانی دوم هم که باعث اتحاد مصلحتی سرمایهداری و کمونیسم شد، بین این دو بلوک تخاصمات جدی وجود داشت اما همه اینها مانع از مراودات فرهنگی و سینمایی نمیشد.
حضور چاپلین و والت دیزنی در جشنواره مسکو و سفر آیزنشتاین به هالیوود، نمونههایی از این مراودات بودند. وضعیتی که جهان درحال حاضر به آن دچار است، شکل و شمایل یک نزاع تمدنی پیدا کرده و حتی جنبه الهیاتی یافته است. بلوک غرب در سالهای اخیر به شکلی افراطی به سمت تبلیغ و ترویج فردگرایی حرکت کرده و تا آنجا برای در هم کوبیدن هنجارهای جمعی پیش رفته که همجنسبازی، به یک برچسب تکرارشونده در فیلمها و سریالهای مختلف آن تبدیل شده است. وقتی علیه این یکدستی مستبدانه، یک پرچم مخالفت بلند شود، ممکن است خیلیها زیر آن پرچم بروند و حمایتش کنند. جبههای که در مقابل این وضعیت فرهنگی (عمدتا موسوم به جهانیسازی) بنای شکل گرفتن گذاشت، بهراحتی میتواند جهان را مجددا قطبیسازی کند. پوتین در سخنرانی سالانهاش که کمتر از یک ماه مانده به مراسم اسکار برگزار شد علنا به این موارد هم اشاره داشت. چین از مدتها پیش در این خصوص گارد خودش را بسته و از فرهنگ جمعمحور بومی و سنتیاش دفاع میکند و دامنه این نزاع تمدنی به جهان عرب یا کشورهایی مثل ایران و هند و ترکیه هم کشیده است. شاید برای همین بود که سینمای آمریکا در سال گذشته بسیار محتاطانه عمل کرد و نخواست که وسط چنین معرکهای حساسیتهای بیشتری را تحریک کند. امسال با اسکاری طرفیم که اگرچه پس از سالها استیون اسپیلبرگ، فیلمساز افسانهای هالیوود را دوباره در اوج میبیند، اما پر از چهرههای جدید است و تم واحد و واضحی را نمیتوان در عمده فیلمهایش دید.
امسال با اسکاری طرفیم که نمیشود مثل سالهای اخیر یا حتی دهههای پیش از آن، یک تم واضح را در عمده فیلمها دید. یک سال فیلمها پر هستند از شورش علیه سرمایهداری یا ترس از فاشیسم. سالی دیگر تجاوز و تعرض به زنهای شاغل توسط مردان قدرتمند و این تم کلی کارهاست. یک سال فیلمها پر از موضوعات مرتبط با سیاهپوستان است و سال دیگر همجنسگرایان. این موضوعات گاهی با هم ترکیب میشود و اکثر اوقات همهشان در فیلمهای متعدد حضور دارند اما در آن سال بهخصوص، یکی پررنگتر میشود و به پسزمینه میآید. روسستیزی و تحقیر تمدنهای دیگر در کنار ژست دفاع از انواع نژادها هم معمولا در فیلمها هست.
ادامه👇👇