شانزدهم. فقدان سیستم رصد و ارزیابی و آشکارسازی آن برای عموم مردم این جزء بدیهیات است که هر نظام حکمرانی به یک سیستم فوق‌پیشرفته و البته صد در صد بی‌طرف برای رصد و ارزیابی عملکرد خود در تمامی سطوح و لایه‌های حکمرانی نیاز دارد و باید دست‌ودلبازانه برای آن هزینه کند. البته در برخی کشورها ازجمله کشور ما، ممکن است به‌رغم قبول هزینه‌های هنگفت برای رصد و ارزیابی‌های بی‌طرفانه، حاصل آن را بایگانی نموده و به پیام‌های آن ترتیب اثر جدی ندهند که تعلیل این پدیده، خود از قسمی از مباحث این یادداشت برخواهد آمد. اما نکته دیگری که اهمیت آن کم نیست، اهمیت آشکارسازی این رصد برای مردم است. در یک نظام مردم‌سالار دینی، چیزی برای مخفی کردن از مردم وجود ندارد و آنچه به منزله اسرار امنیتی از مردم پنهان می‌شود تنها در چهارچوب قانون و حدود قانونی مشروعیت یافته است. هفدهم.تلقی نادرست از حضور میدانی مقامات حضور میدانی مسئولان عالی‌رتبه که به سفرهای استانی موسوم شده است، برای جامه عمل پوشاندن به تصمیمات، در جای خود کاری مفید و راهگشاست اما چنانچه برای حضور میدانی دستورات از قبل کار شده و قوی تعیین نشود، کارشناسی‌ها و محاسبات پیشینی انجام نشده باشد، حضور مسئولان بر حسب اهمیت آن برای کشور و استان، اولویت‌بندی نشود یا رویکردهای پوپولیستی بر آن حاکم شود ثمره‌ای برای نظام‌ حکمرانی نخواهد داشت‌. از سوی دیگر، چنانچه حکمرانی دچار بیماری و اختلال سیستمی باشد مسئول عالی‌رتبه به این نتیجه می‌رسد که خودش به‌تنهایی بار سیستم را به دوش بکشد و به سبک پراکنده و نقطه‌ای از امور کشور گره‌گشایی کند؛ این درحالی است که این روش چندان که باید در ساماندهی کشور اثربخش نیست و جا دارد مسئول عالی‌رتبه به جای وقت‌گذاری جهت حضور میدانی وقت و توان خود را صرف امور استراتژیک و اصلاح سیستم حکمرانی کند. هجدهم.عدم بهره‌گیری گسترده و صحیح از نقد علمی نخست می‌توان پرسید که نقد در کجاها انجام می‌شود؟ در پاسخ می‌توان گفت که عمدتا در دانشگاه‌ها، در محافل حزبی، در انجمن‌های مدنی و صنفی و در رسانه‌ها. البته فضای مجازی را نیز نباید از نظر دور داشت. فضای مجازی امکان نقد را برای تک‌تک مردم و سپس شنیده شدن نامحدود آن از سوی بقیه فراهم کرده است. در این میان نکته کانونی این است که در کشورهایی که نقد به میزان لازم رواج ندارد و با ناقدان به‌صورت آشکار و پنهان کج‌تابی می‌شود، حکمرانی در ضعف به سر می‌برد. اینکه نظام‌ حکمرانی ما خودش داوطلبانه فرصت‌های نقد را ایجاد کند، اجازه برخورد رسمی و غیررسمی با ناقدان و برچسب‌زنی به آنها را ندهد و از همه مهم‌تر، از ماحصل نقدهای به‌موقع نه دیرهنگام برای رفع ضعف‌ها و عیوب خود بهره‌گیری کند یکی از اقتضائات ظهور عمل موثر در حکمرانی است. نوزدهم.وجود سطح بالایی از فساد پراکنده با آنکه فساد پراکنده مساوی فساد سیستمی به معنای مصطلح در علوم سیاسی نیست اما عدم رسیدگی به مفاسد پراکنده می‌تواند زمینه فساد سیستمی را ایجاد کند. با این حال سخن در اینجا بر سر نوع فساد نیست بلکه سخن بر سر این است که هرگونه فسادی در هر سطح و اندازه‌ای، قدرت فکر و قدرت عمل را از نظام‌ حکمرانی سلب می‌کند. هرچند در کشور ما ناکامی در مبارزه با فساد خود مولود ضعف نظام حکمرانی است و مولود شکاف میان حرف و عمل است اما باید توجه کرد که هر میزان توفیق در مبارزه با فساد می‌تواند شکاف میان حرف و عمل در عرصه حکمرانی را کاهش دهد. بیستم.ضعف اقتدار مثبت گرچه تصور از اقتدار و اقتدارورزی عموما منفی است اما در سیاست می‌توان اقتدار را با احتیاط کامل، به دو قسم مثبت و منفی تقسیم کرد. البته اقتدار مثبت زمانی مشروعیت دارد که کاملا برآمده از قانون، موید آزادی‌ها و حقوق فردی و نیز عدالت و حقوق عمومی باشد. در این میان هنر نظام حکمرانی این است‌ که اجازه ندهد اشخاص حقیقی و حقوقی‌ای که حلقه‌ای از حلقه‌های منظومه حکمرانی محسوب می‌شوند در اثر حماقت، سیاست‌زدگی یا منفعت‌طلبی در مسیر تحقق سیاست‌ها اختلال ایجاد کنند. در کشور ما گاهی نزدیک‌ترین افراد به هسته مرکزی حکمرانی اختلالگری می‌کنند اما نه‌تنها با آنها برخورد قانونی صورت نمی‌گیرد بلکه به آنان جایزه نیز داده می‌شود! (منظور از جایزه، سپردن مناصب مهم دیگر به فرد خاطی است) در نقطه مقابل، اگر یک عنصر معمولی مثلا در فضای رسانه‌ای یا در یک مجمع مدنی سطحی از ناسازگاری را با سیاست‌ها از خود بروز دهد با آن حتی گاهی فراتر از محدوده قانون برخورد می‌شود. ادامه ...👇👇