جمعبندی
آنچه بیان شد احصای کامل همه عوامل نبود اما به مهمترین آنها اشاره شد. به نظر میرسد ما در آینده نزدیک به یک نقشه تحول در نظام حکمرانی در کشور احتیاج داریم و این جنس مطالب برای مصمم ساختن مسئولان عالی نظام برای تهیه و سپس شروع پیادهسازی نقشه تحول در کشور موثر است. میتوان تحول در کشور را به فرآیند معالجه یک بیمار تشبیه کرد که اولا، پزشک در چشم بیمار دشمن یا آزاردهنده نیست. ثانیا، مردم مزاحمان درمان بیمار را که از مزاحمان باید به نادانهای افراطی یا انگلهای اجتماعی تعبیر کرد، از اطراف پزشک و کادر درمان دور میکنند و ثالثا، هرچند برخی داروهای پزشک تلخ و ناگوار است اما سلامتی و حیات مصرف این داروها را به امری واقعبینانه و قابل تحمل تبدیل میکند.
احتمالا بعضی از دوستان انقلابی با مطالعه این یادداشت بپرسند پس دنبالگیری ویژه اهداف دینی و انقلابی در حکمرانی چه میشود؟ آیا نباید تقویت فکر انقلاب را امری فراقانونی برشمرد؟ در پاسخ میتوان گفت که اولا، درونمایه نظام حکمرانی در کشور ما به سمت اسلامیت حرکت میکند. ثانیا، بحمدالله مردم ایران با هر فکر، سلیقه و ظاهری کم و بیش مردمی دیندار هستند و هنوز بسیاری از آنان به شمار مهمی از آرمانهای انقلاب اعتقاد دارند. ثالثا، هر میزان نیروهای انقلابی در یک میدان رقابتی و قانونی در سوق دادن مردم به فرهنگ دینی و انقلابی موفقتر عمل کنند بدون تردید کشور ما در عمل رنگ بوی دینی و انقلابیتری پیدا خواهد کرد لذا نباید از التزام به احکام مردمسالاری دینی تلقی اشتباهی داشت.
پایان