چرخه باطل تحقیر- رادیکالیسم مانع ایده ایجابی علی فلاحی، خبرنگار فرهیختگان از آغاز ناآرامی‌های 1401 تاکنون، پوشش یکی از محوری‌ترین مباحثی بوده که دشمنان کشور برای ایجاد شکاف اجتماعی آن را دستاویز قرار داده‌اند. در چنین شرایطی منطقا نهادهای حافظ امنیت کشور باید با آگاهی از طراحی دشمن خود را برای برخورد سلبی با افرادی که در راستای اجرای این طراحی عمل می‌کنند، آماده کنند. در کنار برخورد سلبی باید پذیرفت که مساله پوشش در کشور نیاز به کار ایجابی و تشویق‌کننده نیز دارد. برخورد سلبی اگر به‌موقع و عادلانه صورت گیرد زمینه اجتماعی برای همراهی با اقدامات ایجابی را نیز فراهم می‌آورد. اما اگر در این زمینه افراط و تفریطی صورت گیرد و اقداماتی انجام شود که پیوست اقناعی آن نادیده انگاشته شود، بخش زیادی از افکار عمومی نسبت به اقدامات سلبی معقول توجیه نشده و در حمایت از اقدامات ایجابی نیز همراهی نشان نمی‌دهد. در روزهای گذشته و پس از شروع به کار گشت هنجار اجتماعی، شاهد یک الگوی تکراری در برخورد با برخی افراد بوده‌ایم. دستگیری و سپس نشر عمومی اظهارات آنها مبنی‌بر پشیمانی و ندامت و عذرخواهی از مردم. گرچه قبلا در مواردی شاهد چنین اقداماتی بوده‌ایم، اما در روزهای اخیر تعداد این برخوردها به طرز معناداری افزایش پیدا کرده است. اما این بار با یک پله پیشرفت به جایی رسیده است که برخی کاربران در فضای مجازی نیز به‌صورت گسترده با مقایسه رفتار افراد در قبل و بعد دستگیری، به تمسخر این افراد می‌پردازند. به نظر می‌رسد عاملان و مدافعان چنین برخوردهایی متوجه نیستند که این اقدامات چه هزینه‌هایی در پی خواهد داشت و قصد عبرت گرفتن از تجربه‌های گذشته را نیز ندارند. قبل از آنکه به بررسی ایرادها و خطرهای این اقدامات بپردازیم لازم است ابتدا کمی معنای هنجار و هنجارشکنی را مرور کنیم. اصولا عبارت «هنجار اجتماعی» به چیزی اطلاق می‌شود که توسط اکثریت جامعه پذیرفته شده باشد و دقیقا به همین علت است که مقابله با اقدامات و افرادی که این هنجارها را نقض می‌کنند مورد قبول مردم و حتی در مواردی از مطالبات آنهاست. اما نسبت مردم با همه هنجارها و ارزش‌های اجتماعی یکسان نیست. طبیعتا برخی از این هنجارها با شدت بیشتری مورد پذیرش واقع شده‌اند و در واقع، هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت در میزان پذیرش عمومی، هنجارها با یکدیگر متفاوتند. بدیهی است که این تفاوت‌ها رابطه مستقیمی با میزان پذیرش شدت و کثرت برخورد با هنجارشکنی‌ها توسط مردم دارند. به هر میزانی که هنجاری در بین مردم پذیرفته‌تر باشد، طبیعتا استقبال بیشتری از مقابله با نقض‌کنندگان آن هنجار صورت می‌گیرد. به‌طور مثال برخورد شدید با مفسدان اقتصادی اتفاقی است که نه‌تنها به نظر نمی‌رسد هیچ‌کس مخالفتی با آن داشته باشد بلکه مورد استقبال گسترده مردم نیز واقع می‌شود. روشن است که پوشش نیز هنجاری است که مورد قبول اکثریت جامعه ایرانی است اما عده‌ای نیز وجود دارند که به هر دلیلی چنین هنجاری را نپذیرفته‌اند. یکی از دلایلی که حادثه فوت مهسا امینی در مرکز پلیس امنیت اخلاقی را به جرقه‌ای برای آشوب‌های گسترده در کشور بدل کرد این بود که رسانه‌های معاند با پمپاژ اخبار دروغ سعی داشتند این تصویر را در ذهن مخاطبان خود ایجاد کنند که به علت پوشش نامناسب مهسا امینی مورد ضرب‌وشتم قرار گرفته و به همین دلیل نیز فوت کرده است. این مساله احساسات خیلی از مردم را جریحه‌دار کرد؛ زیرا حتی افرادی که کاملا به پوشش به‌عنوان یک هنجار اجتماعی پایبندند، چنین سطحی از برخورد را برای مواجهه با پوشش نامناسب، متناسب نمی‌دانستند. تصاویر دوربین‌های مداربسته پلیس اما این سناریو را تا حد زیادی خنثی کرده و مانع از سوءاستفاده گسترده معاندان شد. چنین احساسی نسبت به برخی اقدامات دیگر در راستای مقابله با افرادی که با پوشش مناسبی در انظار ظاهر نمی‌شوند یا بدون طرح‌ریزی قبلی در پازل دشمن عمل می‌کنند نیز وجود دارد. ادامه👇👇