بهار طبیعت و عبادت؛ پیوند فرهنگی اقوام ایرانی
فرصتی فراروی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه
جام جم | مهدی توکلیان
۱- زمان حاضررا میتوان دوره گذار از حیات قومی به حیات شهری دانست. امروزه شهرها و کلانشهرها دارای جمعیت متفاوتی از اقوام مختلف هستند. گردهم آوردن افرادی از اقوام گوناگون از چهار گوشه ایران وهمزیستی وهمکاری ایشان بایکدیگر درفضایی واحد بهعنوان نمونهای ازکشور ایران گامی مهم درراه احیای ویژگیهای قومی و فرهنگی است.
هرچند تسلط فرهنگی غرب و جهانبینی خرد انسانگرا، ارزشهای موجود در بسیاری از جوامع را طی چند قرن اخیر دستخوش تغییرات شگرفی قرار داده اما فرهنگهای زنده، همچون انسانهایی که آفریننده آن هستند، همیشه ققنوسوار، توان از نو برخاستن را دارند و به همین دلیل باید از تاریخ و فرهنگ گذشته نیز الهام گرفت.
۲- وجود اقوام ایرانی در مرکز ایران اسلامی فرصتی برای به نمایش گذاشتن ویژگیهای فرهنگی اقوام گوناگون ساکن ایران است تا امکان نمود ارزشهای اقوام ایرانی فراهم آمده و زمینه آشنایی اقوام با یکدیگر مهیا شود؛ فرصتی مناسب و ایامی خاص که در آن همه در تجربه دیدن و شنیدن مشترک هستند و دستکم با ردوبدلکردن چند نگاه یکدیگر را به رسمیت میشناسند. اینگونه گردآوردن اقوام موجبات تعامل را سبب میشود. فرارسیدن بهار طبیعت و همزمانی آن با ماه عبادت و نیایش زمینه برونداد مثبت ارزشهای قومی با هدف نمود اصل کثرت در عین وحدت اقوام ایرانی را فراهم میکند. شریکشدن در تجربه مثبت، انسانها را به یکدیگر نزدیک و در قبول یکدیگر آنچنان که هستند یاری میکند.
۳- مکانهای عمومی بسان مسجدها، حسینیهها و تکیهگاهها در ایام مناسبتی خاصی از سال چون ماه مبارک رمضان و محرم و صفر ابزار از بین بردن احساسات خشونتبار شهری میشوند که در اثر تنهایی و بیتوجهی متوجه شهرنشینان جدید است. در حالی که افراد پس از انجام یک مراسم یا شریکشدن در طعمی برابر ممکن است فقط لحظهای مشترک را تجربه کنند اما همین اشتراک در احساس، خشونت بیگانگی را تلطیف میکند. مکان عمومی لحظهای آرام و گذراست؛ لحظهای است که در عبور و مرور روزمره شهری سکون دارد و تفکر و آموزش در آن رایج است؛ البته این نیز بخش مهمی از زندگی شهری است که انسان در سرعت و بیتفاوتی که هر شهر بزرگ آن را تولید میکند، برای حیات سالم شهری به آن نیاز دارد.
۴- سنتها و آداب و رسوم اقوام مختلف ایرانی در بستر مکانهای عمومی آموزنده، شکلی جدید میگیرند و براساس اعتقادات مردمان همان منطقه، خاستگاه شهروندان همان زیستبوم میشوند؛ هرچند نتیجه یک زندگی مشترک کوتاهمدت است اما واقعیت آن فراتجربهای است. به بیان دیگر بهرهور با پیگیری موضوعاتی مرتبط با اطلاعات کسبکرده و تجربههای نوین حضور در این فضای معنوی، ناخودآگاه، اثراتی بلندمدت از این حضور، تجربه و ادراک را میپذیرد. آنچه میتواند به این تجربه از دیگری کمک کند، موجودیت ارائههای هنرمندانه تصویری و مبتنی بر شناخت از آیین و فرهنگ، تصاویر و نگارگریهای کهنه و مدرن براساس آموزههای دینی، اشیای قدمتدار میراثی و تمدنی سرزمینها و اقوام مختلف، تجربه بهرهمندی از خوراکهای مطبوع و سنتی اقوام هر منطقه و دیدن مراسمها و آیینهای سنتی و رسوم قدیمی است. از این رو، ضرورت توجه به برگزاری مراسمهای آیینی و سنتی با تکیه بر اصل تنوع مکان، از تعریف و تنظیم رخداد فعالیتهای غیرهمسو با آیینهای ایرانی-اسلامی جلوگیری شود.
ادامه👇