اندکی صریح
عبدالله جلالی
اکنون که دور مرحله دور دوم انتخابات هستیم و در مرحله حساس انتخاب اصلح از بین دو نامزد چهاردهمین دروه انتخابات بسر میبریم از باب آیه شریفه «ليهلك من هلك عن بينة و يحيى من حى عن بينة»؛ هركس كه مىخواهد با روشنى و آگاهى به هلاك يا حيات و زندگى راه بيابد. قصد دارم بهعنوان یک شهروند مطالبی را جهت تنویر افکار عمومی برای عموم مردم شریف ایران و نخبگان عزیز کشورم معروض دارم.
برای هر انتخابی نیازمند موازین هستیم تا بتوانیم دقیقتر و بهتر از عهده این مسئولیت اجتماعی برآییم. زیرا بدون موازين تحلیل و فهم داستان نينوا، حرکت و مقاومت امام حسین (ع) که در آستانه ورود به محرم حسینی هستیم، مشكل مىشود و بههمین جهت لازم است دو جریان سیاسی و دوسبک مدیریتی سازش و مقاومت دوباره بازخوانی گردد و ما ناچار به بیان مقدمه کوتاه در این زمینه هستیم .
نقش تحریمها بهعنوان ابزار بازدارنده در دستیابی به اهداف تنبیهی از گذشتههای دور مورد استفاده قدرتهای بزرگ بودهاست. کاربرد این ابزار تا پیش از پایان جنگ جهانی اول، مکملی برای اقدامات نظامی بود، اما پس از آن بهعنوان ابزاری غیرنظامی در میثاق جامعه ملل گنجانده شد. با پیروزی انقلاب به رهبری امام خمینی(ره)، جمهوری اسلامی از بدو شکلگیری مورد تحریم آمریکا و متحدانش قرار گرفت. هدف از این تحریمها، مقابله با ظرفیتهای سیاسی دین اسلام بهعنوان یک الگوی ضد نظام سلطه بود، که با نفی هرگونه ظلم و ستم از سوی حاکمیتهای سیاسی جهان، مطرح گردید. برهمین اساس، امام خمینى(ره ) تـمـام تـلاش خـود را بـراى نـوسـازى در روابط بینالملل، مـنـطـبـق بـر اصـول و ارزشهـاى اسـلامـى بـهکـار بـردنـد و در هـر فـرصـتـى بـه مـسـئولان ضرورت انطباق تصمیمات در عرصه سیاست خارجى با موازین و معیارهاى شرعى را گوشزد مىنمودند. ایشان براساس قاعده نفی سبیل بهعنوان یکی از قواعد مهم فقهی در استنباط آموزههای سیاسی اسلام، در دو جنبه سلبی و ایجابی تأکید کردند. و همین آموزه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در بند ششم اصل دوم با نفی هرگونه سلطهگری و سلطهپذیری و همچنین در بند پنجم اصل سوم با طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب، بهعنوان ابعاد داخلی و خارجی سیاستهای جمهوری اسلامی ایران تبلور یافت.
از سوی دیگر دیدگاههای جهانی انقلاب اسلامی مبنی بر رهبری امت اسلام و دفاع از مستضعفان در برابر مستکبران و بهطور کلی مقابله با نظام سلطه جهانی، ایران را در تقابل با ابرقدرتهای جهانی، همچون آمریکا و شوروی قرار داد. بهویژه این موضوع روابط ایران و آمریکا را دچار چالش اساسی کرد که این امر حتی به قطع روابط دو کشور منجر گردید. از اینرو، این شیوه از حکومت برای دشمنان انقلاب غیرقابل تحمل بود. دولت آمریکا از همان ابتدا در به انحراف کشاندن انقلاب، سفارت خود در تهران را به جاسوسخانه تبدیل کردهبود. دانشجویان پیرو خط امام با آگاهی از ترفندهای آمریکا، سفارتش را بهعنوان کانون جاسوسی، تسخیر و کارکنان آن را به گروگان گرفتند. در پی این حادثه، جیمی کارتر رییسجمهور وقت آمریکا در20 فروردین 1359 طی دستوری قطع روابط سیاسی و بازرگانی با جمهوری اسلامی ایران را اعلام کرد.
امام خمینی در پی این تصمیم کارتر، درپیامی به ملت ایران فرمودند: ملت شریف ایران، خبر قطع رابطه بین آمریکا و ایران را دریافت کردم. اگر کارتر در عمر خود یک کار کرده باشد که بتوان گفت به خیر و صلاح مظلوم است همین قطع رابطه است. در چنین شرایطی اربابان غربی شاه در طول چهاردهه رویارویی با انقلاب اسلامی، لایههای مختلفی از خصومت را از خود بروز دادهاند. گاهی دشمنی آنها با حاکمیت اسلامی جلوه میکرد. زمانی خصومت در حمایت از دشمنان نظام اسلامی مثل رژیم بعثی عراق و منافقین ظهور و بروز مییافت. برخی ایام ایران را حامی تروریسم و ناقض حقوق بشر میخواندند و در حال حاضر هم که فرزندان این مرز و بوم به توانمندیهای علمی، هستهای، دفاعی، نظامی و اقتصادی دست یافتهاند، حقد و کینه خود را در دستیابی ایران به فناوریهای روز آشکار میکنند.
در چنین شرایطی دولت مردان آمریکا، جنگ اقتصادی را جایگزین جنگ سخت نظامی کردهاند تا شرایط تحریمی را برای جمهوری اسلامی ایران دشوار سازند. اما این که چرا آمریکا مایل به حمله نظامی علیه ایران نیست؟ سایت«نشنال اینترست» به این سوال پاسخ میدهد: این سایت؛ در مطلبی با اشاره به قدرت نظامی ایران نوشته است، که به استثنای کره شمالی، هیچ کشوری در دوران پس از جنگ سرد نتوانسته بیشتر از ایران، آمریکا را به چالش بکشد. دانیل کوتسی مدیر اطلاعات ملی آمریکا با سخنرانی در کمیته ویژه سنای کنگره آمریکا، اعلام نمود ایران دارای بزرگترین زرادخانه موشکهای بالستیکی در خاورمیانه است و میتواند به اهدافی تا فاصله دوهزار کیلومتر از مرزهای خود ضربه بزند.