﷽
#داستانی_از_زندگی_امیرالمومنین
داستان یازدهم
💢حضور فرشتگان در مراسم ازدواج فاطمه(س)
جابر ابن عبدالله گفت هنگامی که رسول اکرم(ص) فاطمه را تزویج علی علیه السلام فرمود گروهی از قریش به حضورش رفتند و عرض کردند:
تو فاطمه را در قبال مهری اندک به علی تزویج کردی حضرت فرمود: من فاطمه را به علی تزویج نکردم بلکه خدا تزویج اش کرد در شبی که من به معراج رفتم و به سدره المنتهی رسیدم خدا به سدره وحی فرمود: که آنچه داری نثار کن سدره در و گوهر و مرجان نثار کرد حوریان بهشتی مبادرت به برچیدن آن کردند و آن را به یکدیگر هدیه داده و افتخار می نمودند و می گفتند:
این از نثار فاطمه دختر محمّد صلی الله علیه و آله است. چون شب زفاف شد استر شهبای رسول خدا را آوردند حضرت به فاطمه فرمود؛ سوار شو و به سلمان فرمان داد که مهارش را بکشد و خود رسول خدا آن را می راند، همچنان که می رفت پیامبر اکرم در میان راه صدایی شنید دید که جبرئیل با هفتاد هزار فرشته میکائیل با هفتاد هزار فرشته رسیدهاند پیامبر خدا فرمود علت هبوط شما بر زمین چیست؟
عرض کرد: برای زفاف فاطمه و همسرش علی بن ابیطالب آمده ایم جبرئیل و میکائیل و فرشتگان تکبیر گفتند نبی اکرم نیز تکبیر گفت از همان شب تکبیر گفتن در عروسی سنت گشت.
الامام علی من تاریخ دمشق ابن عساکر ج 1 ص 256
ادامه دارد...
⬅️⬅️ برگرفته از کتاب امام علی(علیه السلام) از طلوع تا غروب
https://eitaa.com/joinchat/3372613714Ca8ff2921a0