ادامه 👆
ابوالحسن(ع) تو را از دست داد، همان ابو الحسنى كه مؤتمن، پدر دو فرزند تو حسن(ع) و حسین(ع)، برادر تو دوست تو و محبوب تو مى باشد.
همان على(ع) كه تو او را از زمان كودكى پرورش دادى در زمان بزرگسالى اش با او برادر شدى.
همان على(ع) كه محبوبترین دوستان و اصحاب تو بود.
همان على(ع) كه در اسلام آوردن و هجرت نمودن و یارى كردن تو بر همه سبقت گرفت.
ما تو را از دست دادیم، گریه ی قاتل ما خواهد بود و تأسف همراه و مونس ما گردید.
سپس آن بانو فریادى زد و ناله اى كرد كه نزدیك بود روح از بدنش مفارقت نماید.(۴)
به نقل مشهور رحلت آن حضرت(ص) در روز دوشنبه اتفاق افتاده است.
و امام رضا(ع) درباره این روز می فرماید :
📋 《..وَ یَوْمُ الْإِثْنَیْنِ یَوْمُ نَحْسٍ قَبَضَ اللهُ فِیهِ نَبِیَّهُ وَ مَا أُصِیبَ آلُ مُحَمَّدٍ(ص) إِلَّا فِی یَوْمِ الْإِثْنَیْنِ..》
♦️دوشنبه روزى نحسى است كه خدا در آن روز پیامبر خود را قبض روح كرد و آل محمّد(ص) دچار مصیبت نشدند مگر در روز دوشنبه!(۵)
🏴امام سجاد(ع) درباره رحلت حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید :
📋《لَمَّا كَانَ قَبْلَ وَفَاةِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) ثَلَاثَةَ أَيَّامِ هَبَطَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ فَقَالَ :
يَا أَحْمَدُ! إِنَّ اللَّهَ أَرْسَلَنِي إِلَيْكَ إِكْرَاماً وَ تَفْضِيلًا لَكَ وَ خَاصَّةً يَسْأَلُكَ عَمَّا هُوَ أَعْلَمُ بِهِ مِنْكَ يَقُولُ :
كَيْفَ تَجِدُكَ يَا مُحَمَّدُ(ص)؟
قَالَ النَّبِيُّ(ص) :
أَجِدُنِي يَا جَبْرَئِيلُ مَغْمُوماً وَ أَجِدُنِي يَا جَبْرَئِيلُ مَكْرُوباً!》
♦️سه روز از عمر با برکت حضرت رسول اکرم(ص) باقی مانده بود که، جبرئیل بر آن حضرت(ص) نازل شد و گفت :
یا احمد! همانا خدای متعال بر اثر گرامی داشتن و فضیلت تو و خصوصیتی که با تو داشته مرا بسوی تو فرستاده است و از موضوعی می پرسد که خود او، نسبت به آن از تو، داناتر است.
و آن سؤال این است که میفرماید، چگونه خود را می یابی؟
پیامبر اکرم(ص) در پاسخ فرمود :
ای جبرئیل! خود را اندوهناک و دلگیر مشاهده میکنم.
📋《فَلَمَّا كَانَ الْيَوْمُ الثَّالِثُ هَبَطَ جَبْرَئِيلُ وَ مَلَكُ الْمَوْتِ وَ مَعَهُمَا مَلَكٌ يُقَالُ لَهُ إِسْمَاعِيلُ فِي الْهَوَاءِ عَلَى سَبْعِينَ أَلْفَ مَلَكٍ!
فَسَبَقَهُمْ جَبْرَئِيلُ فَقَالَ :
يَا أَحْمَدُ! إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْسَلَنِي إِلَيْكَ إِكْرَاماً لَكَ وَ تَفْضِيلًا لَكَ وَ خَاصَّةً يَسْأَلُكَ عَمَّا هُوَ أَعْلَمُ بِهِ مِنْكَ!
فَقَالَ : كَيْفَ تَجِدُكَ يَا مُحَمَّدُ؟
قَالَ : أَجِدُنِي يَا جَبْرَئِيلُ مَغْمُوماً وَ أَجِدُنِي يَا جَبْرَئِيلُ مَكْرُوباً!》
♦️روز سوم، جرائیل مجدد به حضور مبارک شرفیاب شد.
در این روز، جبرئیل به اتفاق عزرائیل و فرشتهای به نام اسمائیل همراه با هفتاد هزار فرشته دیگر به حضور مبارک شرفیاب گردیده بود.
جبرئیل، که پیش از عزرائیل و اسمائیل به حضور مبارک رسول خدا(ص) شرفیاب شده بود، از ایشان پرسید :
یا احمد! همانا خدای تعالی بر اثر گرامی داشتن و فضیلت تو و خصوصیتی که با تو داشته مرا بسوی تو فرستاده است و از موضوعی میپرسد که خود او، نسبت به آن از تو، داناتر است.
و آن سؤال این است که میفرماید، چگونه خود را مییابی؟
حضرت(ص) در پاسخ فرمود :
خود را اندوهناک و غمناک مشاهده میکنم.
📋《فَاسْتَأْذَنَ مَلَكُ الْمَوْتِ!
فَقَالَ جَبْرَئِيلُ : يَا أَحْمَدُ!
هَذَا مَلَكُ الْمَوْتِ يَسْتَأْذِنُ عَلَيْكَ لَمْ يَسْتَأْذِنْ عَلَى أَحَدٍ قَبْلَكَ وَ لَا يَسْتَأْذِنُ عَلَى أَحَدٍ بَعْدَكَ!》
♦️سپس عزرائیل، اجازه ورود گرفت.
سپس جبرائیل عرضه داشت :
ای احمد! این عزرائیل ملک الموت است که اذن ورود به خدمتتان را دارد.
با اینکه پیش از شما از احدی اذن ورود نخواسته و پس از شما هم، از کسی اجازه نخواهد خواست!
📋《قَالَ : ائْذَنْ لَهُ!
فَأَذِنَ لَهُ جَبْرَئِيلُ فَأَقْبَلَ حَتَّى وَقَفَ بَيْنَ يَدَيْهِ فَقَالَ :
يَا أَحْمَدُ! إِنَّ اللَّهَ أَرْسَلَنِي إِلَيْكَ وَ أَمَرَنِي أَنْ أُطِيعَكَ فِيمَا تَأْمُرُنِي إِنْ أَمَرْتَنِي بِقَبْضِ نَفْسِكَ قَبَضْتُهَا وَ إِنْ كَرِهْتَ تَرَكْتُهَا》
♦️رسول خدا(ص) به جبرئیل گفت :
به وی اجازه ورود بده!
عزرائیل بهحضور مبارک شرفیاب شد و در برابر رسول اکرم(ص) توقف کرد و گفت : ای احمد(ص)! خدای متعال مرا بسوی تو اعزام کرده است و دستور داده، هر چه بفرمائی، اطاعت کنم؛ اگر دستور دهی، جان تو را قبض کنم، قبض میکنم. و اگر دستور دهی، تو را به حال خود واگذارم، از تو اطاعت کرده و قبض روحت نخواهم کرد.
📋《فَقَالَ النَّبِيُّ(ص) :
أَ تَفْعَلُ ذَلِكَ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ؟
قَالَ نَعَمْ بِذَلِكَ أُمِرْتُ أَنْ أُطِيعَكَ فِيمَا تَأْمُرُنِي.
فَقَالَ لَهُ جَبْرَئِيلُ : يَا أَحْمَدُ!
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدِ اشْتَاقَ إِلَى لِقَائِك
ادامه👇
حضرت
#رسول_الله علیه السلام
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham