کانال یاران همدل
🔰 خداوند الموت ✅ تاریخ فرقۀ اسماعیلیه–حسن صباح ۲) پیکی از خراسان 🎬 قسمت ۶ داعی بزرگ سوت زد تا
🔰 خداوند الموت ✅ تاریخ فرقۀ اسماعیلیه–حسن صباح ۲) پیکی از خراسان 🎬 قسمت ۷ (ادامه قسمت قبل) چون در زندگی فرقه باطنیه همانطور که کشیدن حشیش و خوردن بنگ نبود بهشت هم وجود نداشت. بهشت حشاشین بقول مورخین که این موضوع را نوشته اند عبارت بود از یک باغ بزرگ مثل باغ رضوان که در آن چندین هزار تن از زنهای پری پیکر بسر می‌بردند و خداوند الموت بعد از این که پیروان خود را وادار می‌کرد که حشیش بکشند یا بنگ بخورند آنها را وارد آن باغ می‌نمود و به آنها می‌گفت اینجا بهشت ماست و مثل جنت در آن از لحاظ معاشرت مرد و زن، آزادی کامل حکمفرما میباشد و هر مرد می‌تواند با هر زن که مطلوب وی می‌باشد بسر برد و اگر دو مرد، نسبت به یک زن تمایل پیدا کردند نباید با هم مشاجره و نزاع کنند یکی از آن دو باید از دیگری جدا شود و قدری در این بهشت جلو برود تا زنی زیباتر از زن مزبور ببیند. زیرا در بهشت ما شمار زیبارویان بقدری زیاد است که هیچ مرد نسبت به مرد دیگر که با زنی طرح الفت ریخته، حسد نخواهد ورزید. چون بزودی زیباتر از آن زن را خواهد یافت. پیروان حسن صباح طبق نوشته مورخین بعد از ورود به آن بهشت طبق دلخواه خود روزها یا هفته ها در آنجا بسر می بردند و اغذیه لذید می‌خوردند و شرابهای گوارا می‌نوشیدند و حشیش می‌کشیدند و با زنهای زیبا و دلربا مغازله می‌کردند و آنگاه مست و سعادتمند از آن بهشت خارج می‌شدند تا اینکه بدستور حسن صباح بروند و کسانی که وی تعیین نموده به قتل برسانند. مدت ۹ قرن است که مورخین یکی بعد از دیگری راجع به این موضوع بحث می کنند و بعضی از آنها شاخ و برگها بر این بهشت موهوم افزوده اند تا اینکه وجود آن را مسلم جلوه بدهند و من حیرت می‌کنم (این را نویسنده این سرگذشت می‌گوید - مترجم ) که چگونه هیچ یک از آنها متوجه نشده اند که یک چنین بهشتی مدت یکسال هم قابل دوام نیست، در صورتی که فرقه باطنیه تقریباً مدت دویست و پنجاه سال بعد از حسن صباح باقی بود و با تمام کوششی که زمامداران ادوار مختلف کردند نتوانستند آن را از بین ببرند. برای اینکه فرقه باطنیه نیرومند بود و مردان جنگی و فداکار داشت. یک ارتش، که اساس آن بر حشیش و بنگ و شراب و زنهای زیبا استوار باشد یکسال هم قابل دوام نیست تا چه رسد به دویست و پنجاه سال. آن روز هم مثل امروز اساس یک ارتش مبتنی بر انضباط بود و شراب و حشیش و زنهای زیبا طوری انضباط ارتش را از بین می‌برد که هیچ سربازی از افسر اطاعت نمی‌نماید و هیچ افسری در فکر نیست که سربازان خود را اداره کند. این موضوع طوری روشن است که بحث برای اثبات آن ضروری نیست سربازی که حشیش بکشد و بنگ بخورد و شراب بنوشد و مدتی با زنهای زیبا مشغول مغازله باشد و در حال مستی از بهشت خارج شود قادر به جنگ و فداکاری نیست. افسانه بهشت حشاشین از رساله هائی که خلفای عباسی علیه فرقه باطنیه انتشار می‌دادند سرچشمه گرفته و تبلیغات زمامداران ادوار مختلف هم به این افسانه خیلی کمک کرده است، چون دوره قدرت فرقه باطنیه خیلی طول کشید و مصلحت زمامداران وقت این بود که آن فرقه را در نظر مردم فاسق و فاجر و مصروع جلوه بدهند و قدرت فرقه باطنیه زیادتر از آنچه که بود نشود تا اینکه مردم بسوی آنها نروند. ادامه دارد... http://eitaa.com/yaranhamdel