و البته که اوضاع همیشه بر وفق مراد نیست. یکهو ماشین خراب میشه! یک تابلو رو نمیبینی و از راهی ک توش بودی منحرف میشی! گم میشی! گیج میشی! خوابت میگیره! عصبی میشی! تو اقامتگاه هایی میمونی ک دوسشون نداری و خواب راحت شب رو ازت میگیره! اما بازم ته قلبت میدونی که همه چی میگذره! ک فردا صبح دوباره خورشید طلوع میکنه و زندگی برات ادامه داره و میتونی دوباره راهت رو پیدا کنی و به مسیرت ادامه بدی! توی این مسیر با یک آدمایی هم همسفری! همسفرای که بعضی هاشون رو خودت انتخاب کردی و بعضی هاشون رو نه! در حال تو با اونا این مسیرو میری و اونا با تو! هرچی انعطاف پذیر تر باشی و با همسفرات بتونی رابطه ی خوبی بسازی و اونا رو همونطور ک هستن بپذیری و روی خوبی هاشون تمرکز کنی در نهایت تو این سفر ب خودت هم بیشتر خوش میگذره! مگر نه همه چی سخت میشه! خیلی سخت! ته تهش تو میدونی ک قرار نیست همیشه در سفر باشی! یک روزی برمیگردی به خونه ی خودت! به همونجایی ک ازش اومدی! ب همونجایی ک دوسش داری و خونه ی امن و راحت و همیشگیته! در نهایت از تمام سفرت یک خاطره برات میمونه و یک سری تجربه از راهی ک طی کردی ک باعث شده دنیا دیده تر و بزرگ تر بشی. حالا ترجیحت اینه که با چه خاطره ای برگردی؟ خیلی وقتا وقتی سفر تموم میشه و برمیگردی خونه با خودت میگی کاش این حرف رو نمیزدم! کاش اون کارو نمیکردم! کاش فلان جا خیلی سخت نمیگرفتم! @yaremehrabanema