.
4⃣ «عَلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ»
پیامبر بر صراط مستقیم است.
⁉️«صراط مستقیم» چیست❓
📖در قرآن کریم عبارت «صراط مستقیم» 7 مورد به صورت خبر آمده است که فلان چیز صراط مستقیم است.
🔹إنَّ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقيمٌ (آلعمران/51)
🔹و إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقيمٌ (مریم/36)
🔹و أَنِ اعْبُدُوني هذا صِراطٌ مُسْتَقيمٌ (یس/61)
🔹إنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقيمٌ (زخرف/64)
🔹و إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقيمٌ (زخرف/61)
🔹و أَنَّ هذا صِراطي مُسْتَقيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبيلِهِ ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (انعام/153)
🔹فمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ كَذلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذينَ لا يُؤْمِنُون؛ وَ هذا صِراطُ رَبِّكَ مُسْتَقيماً قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ (انعام/125-126)
♦️اگر دقت کنیم
🔸 4 موردش خود پرستش خداست
🔸و مورد پنجم و ششم پیروی از خدا (در مورد پنجم دستور کلی به پیروی از خدا را «صراط مستقیم» معرفی کرده
🔸و در مورد ششم در آیات قبل دستورات متعددی را مطرح فرموده و سپس آنها را «صراط مستقیم» خوانده و به پیروی از آن دستور داده)؛
🔸و مورد آخر این است که شخص شرح صدری نسبت به اسلام پیدا کند [تا بتواند بسادگی از آن پیروی کند].
🔷اما چرا «صراط مستقیم» در عبودیت خدا خلاصه میشود؟
🍃الف. خداوند غایت واقعی همه ماست، و همه راهها نهایتا به سوی او ختم میشود (إِلَيْهِ الْمَصير، مائده/18 و غافر/3 و شوری/15 و تغابن/3؛ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون، بقره/156؛ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُون، بقره/42؛ كُلٌّ إِلَيْنا راجِعُون، انبیاء/93؛ يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقيه، انشقاق/6؛ و ...)
کسی که این را بداند که هرکس نهایتا کارش به خدا میافتد، مسیری را در پیش میگیرد که او را از راه نزدیک به خدا برساند؛ که همان راه عبودیت است، یعنی تسلیم دستورات خود خداوند شدن و راهی را که خود او معرفی میکند پیمودن.
کسی هم که مسیر کفر و ظلم و مناقشه در دستورات خدا را در پیش میگیرد، او نیز نهایتا به خدا برمیگردد، اما از راهی دور که از راه اصلی فاصله گرفته است؛
و از این رو، وقتی میرسد جز درد و عذاب بهرهای نمیبرد، چرا که او خود را خدای خویش قرار داده بود (أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى عِلْم؛ جاثیه/23) و به خیال خود نمیخواست راهی را بپیماید که به خدای واقعی ختم شود.
(إِنَّ الَّذينَ اخْتَلَفُوا فِي الْكِتابِ لَفي شِقاقٍ بَعيد، بقره/176؛ إِنَّ الظَّالِمينَ لَفي شِقاقٍ بَعيد، حج/53؛ َ قالُوا آمَنَّا بِهِ وَ أَنَّى لَهُمُ التَّناوُشُ مِنْ مَكانٍ بَعيد، سبأ/52؛ أُولئِكَ يُنادَوْنَ مِنْ مَكانٍ بَعيد، فصلت/44؛ ِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ في شِقاقٍ بَعيد، فصلت/52؛ و ...)
🍃ب. ...
@yekaye