🔹ذَكَرٍ قبلا بیان شد که ▪️برخی مانند ابن‌فارس بر این باورند که ماده «ذکر» در اصل در دو معنای مختلف به کار می‌رود: یکی در معنای جنس نر در مقابل ماده، یا مذکر در مقابل مؤنث (وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثى‏، آل عمران/۳۶) و دیگری در معنای «یاد و حافظه» که نقطه مقابل «غفلت» (وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا، کهف/۲۸) و «نسیان» (وَ اذْكُرْ رَبَّكَ إِذا نَسِيت‏، کهف/۲۴) می‌باشد 📚معجم المقاييس اللغة، ج‏۲، ص۳۵۸ و البته برخی کوشیده‌اند این دو را به هم برگردانند: ▪️مرحوم مطفوی بر این باور است که معنای اول آن هم از معنای دوم گرفته شده به این مناسبت که فرزند پسر بوده که یاد و اسم شخص را زنده نگه می داشته است 📚التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏۳، ص۳۲۰-۳۲۱ ▪️اما حسن جبل با توجه به تحلیلی که در خصوص تک‌تک حروف این ماده انجام می‌دهد بر این باور است که اصل این ماده دلالت بر قوت چیزی و صلابت ماده آن به نحوی که [در امور دیگر] نفوذ می‌کند دارد به نحوی که به فولادی که در شمشیر به کار می‌رود تا صلابت و قدرت نفوذ آن را بیفزاید «ذَکَر» گفته می‌شود؛ و جنس نر هم چون برخلاف جنس ماده صلب‌تر و خشن‌تر است «ذکر» در مقابل «أنثی» گفته می‌شود؛ و اینکه از حسن شهرت انسان به «ذِکر»او تعبیر می‌شود بدین جهت است که شهرت هرکس وجود قوی‌ای برای اوست که موجب نفوذ و انتشار هویت او می‌شود؛ و اصل آن هم «ذکر» زبانی بوده که ذکر چیزی با صوت، وجود قوی آن است که وجود وی را در شنوایی و دل دیگران احضار می‌کند 📚المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۷۱۸-۷۱۹ در آنجا بیشتر درباره معنای دوم بحث شد، مثلا ▪️بیان شد که «ذِکر» گاه به حالت نفسانی‌ای گفته می‌شود که که انسان به وسیله آن اطلاعاتی را که به دست آورده نگهداری می‌کند و همان «حفظ و حافظه» است با این تفاوت که حفظ و حافظه را از حیث به دست آوردن و در مخزن ذهن نگهداشتن می‌گویند، اما «ذکر» را از حیث احضار [مجدد] آن مطلب در ذهن؛ و گاه به خود حضور چیزی در دل [= ذهن] یا در سخن می‌گویند، و به همین جهت اخیر است که ذکر را به دو قسم «ذکر قلبی» (فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَ ما أَنْسانِيهُ إِلَّا الشَّيْطانُ أَنْ أَذْكُرَهُ‏، کهف/۶۳) و «ذکر زبانی» (لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ كِتاباً فِيهِ ذِكْرُكُمْ‏، انبیاء/۱۰) تقسیم می‌کنند؛ که هر کدام هم دو قسم دارد: ذکر به معنای به یاد آوردن بعد از فراموشی، و ذکر به معنای تداوم در یادسپاری. ▪️«ذکَّر، یُذَکّر تذکیر» حالت متعدی ذکر است یعنی مطلبی را به یاد کسی انداختن، (وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ‏، إبراهيم/۵؛ َ تَذْكيري بِآياتِ اللَّه‏، یونس/۷۱)؛ ... ▪️«تذکّر» از باب تفعل، و واکنش انسان به تذکیر است، یعنی به یاد آوردن (ذکّرتُه فتذکّر یعنی به یادش انداختم پس به یاد آورد) و تفاوت «تذکر» با «تنبّه» در این است که در تذکر اصل مطلب را شخص می‌دانسته و از یاد برده است اما در تنبه ممکن است شخص اصلا معرفتی به موضوع مرود بحث نداشته باشد و با تنبه او را متوجه آن موضوع کنیم. ▪️وقتی ماده «ذکر» به باب تفعُّل می‌رود گاه به صورت معمولی (تذکّر) می‌آید (أَ فَلا تَتَذَكَّرُونَ، انعام/۸۰) و گاه ادغامی در آن رخ می‌دهد (حرف «ت» به لحاظ تلفظی به «ذ» نزدیک است به آن تبدیل می‌شود و در هم ادغام می‌شوند) و «یتذکّر» به صورت «یذَّکّر» درمی‌آید (وَ ما يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ، بقره/۲۶۹)... و نهایتا اشاره شد که این ماده و مشتقاتش ۲۹۲ بار در قرآن کریم به کار رفته است که ۲۷۴ بار آن در معنای «یاد و حافظه» بوده و ۱۸ بار آن در معنای «جنس نر» و با مشتقات: «ذَکَر، ذَكَرَيْنِ، ذُكْران‏، ذُكُور» به کار رفته است. 🔖جلسه ۴۶۵ http://yekaye.ir/al-muzzammil-73-19/ به نظر می‌رسد لازم است توضیحات بیشتری درباره معنای اول این ماده (جنس نر در مقابل جنس ماده) داده شود. 👇ادامه مطلب👇 @yekaye