🔹لمْ یرْتابُوا ▪️درباره ماده «ریب» اغلب آن را در معنای شک و تردید دانسته‌اند؛ ▫️ابن‌فارس آن را ترکیبی از شک و خوف می‌داند (معجم المقاييس اللغة، ج‏2، ص463) ▫️ راغب آن را یک نحوه توهم می‌شمرد، یعنی توهم کنیم که چیزی به گونه خاصی است و بعد معلوم شود آن طور نبوده است (مفردات ألفاظ القرآن، ص368 ) ▫️ مرحوم مصطفوی هم توهمی که همراه با شک و لذا غیرقابل اعتماد باشد معرفی کرده است (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏4، ص290 ). ▫️اما از نظر حسن جبل معنای محوری این ماده آن است که بر یک چیزی که ساکن است و قرار دارد چیزی وارد شود که آن را به تکان و تزلزل درآورد و ناراحتش کند ؛ و شک و تردید را هم از بابت همین تزلزلی که در شخص ایجاد می‌کند که نمی‌داند آیا واقعا حق است یا باطل و احتمال می‌دهد که خدعه‌ای در کار باشد که پشت سرش نامعلوم باشد «ریب» نامیده‌اند (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۷۴۲) و چیزی که موید نظر وی است این است که کلمه «ریب» هم به معنای شک به کار رفته است و هم به معنای تغییر و رویگردانی زمانه و حدوث وضعیت جدید و تعبیر «رابنی من امر» را در جایی به کار می‌برند که انسان از عاقبت چیزی می‌ترسد و نسبت به آن شک و خوف دارد (كتاب العين، ج‏8، ص287-288 ؛ معجم المقاييس اللغة، ج‏2، ص463 ). در قرآن کریم کلمه «ریب» در تعبیر «لا ریب فیه» برای اشاره به دو مطلب به کار رفته است: ۱۱ بار برای اشاره اینکه جای هیچ تردید و تزلزلی درباره قیامت و وقوع آن نیست (ليَوْمٍ لا رَيْبَ فيهِ، آل‏عمران/۹ و 25؛ يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فيهِ، نساء/87 و انعام/۱۲ جاثیه/۲۶، جَعَلَ لَهُمْ أَجَلاً لا رَيْبَ فيهِ، اسراء/۹۹؛ السَّاعَةَ لا رَيْبَ فيها، کهف/۲۱ جاثیه/۳۲؛ أَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فيها، حج/۷ و غافر/۵۹؛ یوْمَ الْجَمْعِ لا رَيْبَ فيهِ، شوری/۷)؛ و ۳ بار برای اشاره به اینکه هیچ شک و تردیدی در قرآن کریم راه ندارد (ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ، بقره/۲؛ تَفْصيلَ الْكِتابِ لا رَيْبَ فيهِ، یونس/۳۷؛ تَنْزيلُ الْكِتابِ لا رَيْبَ فيهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمينَ، سجده/۲). جالب اینجاست که فقط در همین دو مورد است که از اینکه یک عده‌ای دچار ریب می‌شوند سخن گفته و برای هر دو راهکار علاج داده (وَ إِنْ كُنْتُمْ في‏ رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ ، بقره/23؛ إِنْ كُنْتُمْ في‏ رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ ِ فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ ...، حج/۵) و از منافقان نیز به عنوان عده‌ای سخن گفته است که به خدا و قیامت ایمان ندارند و در وجودشان ریب هست و دائما در این ریب در رفت و آمدند: «إِنَّما يَسْتَأْذِنُكَ الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ارْتابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ في‏ رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ» (توبه/45). البته کلمه «ریب» یکبار هم از جانب مشرکان به عنوان ویژگی مرگ (مرگی که برای پیامبر ص آرزو می کردند) به کار رفته است: «أَمْ يَقُولُونَ شاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ» (طور/۳۰) که «منون» از ماده «منن» به معنای قطع کردن است و بر مرگ و بلایایی که زندگی را قطع کند اطلاق می‌شود (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏4، ص293 ) و گفته‌اند وجه اضافه «ریب» به منون این است که برای عموم افراد در خصوص وقت حصول مرگ، شک و تردید است (مفردات ألفاظ القرآن، ص368 ). ▪️کلمه «ریب» مصدر ثلاثی مجرد است و اسم آن «ریبة» می‌شود به معنای دغل بودن و کمی یقین (مفردات ألفاظ القرآن، ص369 ) که در قرآن کریم در خصوص همان منافقان که بنیان خود را بر ریبه در دلهایشان قرار داده‌اند به کار رفته است: «لا يَزالُ بُنْيانُهُمُ الَّذي بَنَوْا ريبَةً في‏ قُلُوبِهِمْ إِلاَّ أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ» (توبه/110). @yekaye 👇ادامه مطلب👇