🔹بأَمْوالِهِمْ ▪️برخی کلمه «مال» را از ماده «میل» (که در اصل بر انحراف از چیزی به سمت و جانبی از همان چیز دلالت دارد) دانسته و در وجه تسمیه «مال» و ثروت گفته‌اند که چون دائما میل به این سو و آن سو پیدا می‌کند و از دست می‌رود چنین نامیده شده است 📚مفردات ألفاظ القرآن، ص۷۸۴ ▪️اما عموما کلمه «مال» را از ماده «مول» دانسته، و حداکثر این احتمال را داده‌اند که اینها در اشتقاق کبیر به هم مربوط باشند، خواه با توضیح فوق، یا با این توضیح که در «مال» و دارایی دنیوی، یک میل به این هست که در یکجا نماند از دست کسی خارج شود و به دیگری برسد 📚التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏11، ص219 💢در هر صورت عموما این را از ماده «مول» دانسته‌اند ▪️برخی تاکید کرده‌اند که فقط همین کلمه از این ماده در عربی به کار رفته است 📚معجم المقاييس اللغة، ج‏5، ص285-286 و تنها کلمه دیگری که برخی درباره این ماده مطرح کرده‌اند کلمه «مولة» است که به معنای عنکبوت باشد؛ اما بسیاری در اینکه واقعا این کلمه – که در اشعار جاهلی آمده- به معنای عنکبوت باشد تردید کرده‌اند 📚لسان العرب، ج‏11، ص636 ▪️به لحاظ ریشه لغوی هم تحلیل خاصی از این ماده وجود ندارد؛ حداکثر این است که گفته‌اند اصل این ماده دلالت دارد بر «هر آنچه که انسان بتواند مالک آن شود اعم از پول و دام و ... » 📚التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏11، ص216 ▫️ویا «ماده پول و هزینه‌ای که در معامله استفاده می‌شود و از خرید و فروش یا ارث یا اجرت عمل به دست می‌آید.» 📚المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۲۱۰۷ ▫️برخی توضیح داده‌اند که مال در اصل بر آنچه انسان از طلا و نقره مالک می‌شد اطلاق می‌گردید و سپس بر هرچیزی که به دست آورد و مالک شود؛ و در عرب عمدتا بر شتر اطلاق می‌شده زیرا اکثر اموال آنان شتر بوده است 📚النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج‏4، ص373 ▫️از این رو، غالبا وقتی کلمه «مال» را به کار می‌برند مقصودشان چهارپایانی است که در ملکیت دارند و برای طلا و نقره (پول) عموما از کلمه «نقد» (جمع آن: نقود) استفاده می‌کنند 📚الفروق في اللغة، ص169 📖اما در کاربردهای قرآنی این کلمه عموما همین معنای عام مد نظر است، نه خصوص احشام؛ مثلا: «وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَريقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ» (بقره/۱۸۸)، «إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى‏» (نساء/۱۰)، «وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ رِباً لِيَرْبُوَا في‏ أَمْوالِ النَّاسِ فَلا يَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ» (روم/۳۹). 🔸در تفاوت «مال» و «ملک» هم گفته‌اند در ملک خود تسلط و استقرار چیزی در دست انسان لحاظ می‌شود؛ اما در مال ارزش و قیمت آن مورد توجه است؛ از این رو می‌گویند این اشیاء‌ اموالند و مالیت دارند بدون اینکه مالک خاصی داشته باشند؛‌و از آن سو می‌گویند سلطان مالک امور مردم و مملکت است و یا فلانی مالک خویشتن است در حالی که درباره امور و خویشتن تعبیر «مال» به کار نمی‌رود 📚التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏11، ص216 ▪️از این ماده، فعل «مالَ» و «تموّلَ» درست شده که به معنای صاحب مال شدن است و اگر کسی دیگری را صاحب مال کند از تعبیر «موّل» استفاده می‌شود (النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج‏4، ص373 ) که «تمویل» (بخشیدن مال به کسی و کسی را دارای اموال کردن) به «تخویل» نزدیک است؛ تفاوت این دو در آن است که ماده «خول» در اصل به معنای متعهد شدن نسبت به چیزی بوده است؛ که این ماده بیشتر برای چوپانی کردن استفاده می‌شده و بدین مناسبت کلمه «خَوَل» به معنای حیوانات یا کسانی (همانند برده و کنیز) است که تحت سرپرستی و مراقبت شخص هستند؛ و بدین مناسبت فعل «خوّل» (انعام/۹۴) به معنای «اعطاء خَوَل» و اعطای چیزی که نگهداری آن نیاز به مراقبت از آن دارد به کار رفته است (معجم المقاييس اللغة، ج‏،۲، ص230-۲۳۱ ؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص۳۰۵ ) و کم‌کم در مورد هرگونه «اعطاء» و «تملیک»ی استفاده شده است؛ گویی هرچیزی که به ملک شخص درمی‌آید نیازمند مراقبت است (الفروق في اللغة، ص169 )؛ اما «تمویل» صرفا دادن مال به کسی و وی را صاحب مال کردن استفاده می‌شود. ▪️البته در قرآن کریم ماده «مول» فقط به صورت اسم (مفرد: مال؛ یا جمع: اموال) به کار رفته است و برای اشاره به یا دادن مال به کسی ویا صاحب مال شدن از کلماتی همچون ایتاء (آتُوا الْيَتامى‏ أَمْوالَهُمْ، نساء/۲؛ آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللَّهِ الَّذي آتاكُم‏، نور/۳۳) و انفاق (‏الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُم‏؛ بقره/۲۶۵) و تخویل (تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ وَراءَ ظُهُورِكُم‏؛ انعام/۹۴) و جمع (الَّذي جَمَعَ مالاً وَ عَدَّدَهُ؛ همزه/2) و اقتراف (أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها؛ توبه/۲۴) و ... استفاده شده است. 📿ماده «مول» در قرآن کریم جمعا ۸۶ بار ‌(۲۵ بار مفرد و ۶۱ بار جمع) به کار رفته است. @yekaye