▪️از این ماده کلمه «سفیر» به معنای کسی که برای ارسال پیامی از نزد عده‌ای به نزد عده دیگر می‌رود به کار رفته که جمع آن «سفراء» است و «سفارت» بین قوم که به عنوان یکی از کارهای سفیر قلمداد می‌شود به معنای اصلاح کردن عداوت و دشمنی‌ای است که بین افراد رخ داده است (معجم المقاييس اللغة، ج‏3، ص82 )، و ▪️ در تفاوت سفیر و مسافر گفته‌اند که مسافر صرفا دلالت بر استمرار سفر دارد اما در کلمه سفیر صرف خروج از یک محیط و ورود به محیط دیگر موضوعیت دارد (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏5، ص137-138 )؛ ▪️ولی درباره «سَفَرَة» (بِأَيْدِي سَفَرَةٍ كِرامٍ بَرَرَةٍ؛ عبس/15- 16) اگرچه اغلب بر این باورند که جمع «سافر» است، آن هم نه در معنای مسافر، بلکه برگرفته از «سفر» به معنای کتابت، و به معنای «کاتبان» است، شبیه خود کلمه «کَتَبة» که جمع «کاتب» است (كتاب العين، ج‏7، ص247 ؛ مجمع البيان، ج‏10، ص663 ؛ معجم المقاييس اللغة، ج‏3، ص83 ؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص412-413 )؛ اما در برخی احادیث «سفرة» را برای جمع «سفیر» به کار برده‌اند (مثلا از امیرالمومنین ع آمده است: فَاصْطَفَى جَلَّ ذِكْرُهُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَ سَفَرَةً بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلْقِهِ؛ الإحتجاج (للطبرسي)، ج‏1، ص247) و مرحوم مصطفوی هم با اینکه اذعان نموده که «سفرة» در این آیه جمع «سافر» است اما آن را نه به معنای کاتب، بلکه به معنای کسی که از محیطی به محیط دیگر می‌رود دانسته و مقصود از «سفرة» در این آیه را فرشتگانی که خداوند آنان را مبعوث می‌کند که صحف آسمانی را به پیامبران برسانند دانسته است (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏5، ص139 ). ▪️کاربرد قرآنی این ماده در باب افعال در معنای روشن و آشکار کردن است؛ چنانکه تعبیر «وَ الصُّبْحِ إِذا أَسْفَرَ» (مدثر/34) اشاره به وقتی است که صبح کاملا روشن می‌شود و همه جا را روشن می‌کند ویا تعبیر «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ» (عبس/38) اشاره به چهره‌هایی است که در قیامت نورانی و درخشان است (مفردات ألفاظ القرآن، ص412 ). ▪️لازم به ذکر است قبلا و به مناسبت بحث از «کتاب» و ماده «کتب» به تفاوت این کلمه با کلمه «سفر» و سایر کلمات مشابه مانند «نسخ» (نسخه) و «زبر» (جمع «زبور») و «منشور» اشاره شد و به طور خاص در تفاوت «سفر» با «کتاب» بیان شد «سفر» (مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ یحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ یحْمِلُ أَسْفاراً؛ جمعه/۵) به کتابهای بزرگ (نه هر کتابی) گفته می‌شود؛ و نیز گفته شده «سفر» کتابی است که ناظر به محتویات دینی باشد؛ و به لحاظ لغوی هم سفر به معنای امر واضحی است که بخوبی معانی‌اش را ابراز می‌دارد چنانکه «اسفر الصبح» به وقت نمایان شدن قطعی صبح گویند ویا وقتی زنی نقابش را از صورتش کنار بزند می‌گویند: «أسفرت المرأة» (الفروق فی اللغة، ص۲۸۷). 📿ماده «سفر» و مشتقات آن ۱۲ بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye