فراز پایانی توضیح کلمه مسْتَبْشِرَةٌ ▪️اما در خصوص سه حالت اول (بَشَرَ، أبشر، بشّر)، تفاوت اینها را چنین گفته اند که در حالت ثلاثی مجرد به معنای مطلق بشارت دادن است، بدون هیچ لحاظ خاصی؛ اما در خصوص دو مورد بعدی نظر مرحوم مصطفوی این است که باب افعال برای تاکید بر نسبت فعل به فاعل و قیام وی بدان کار است که طبیعتا مفعول هم حاصل می‌شود: «تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي‏ كُنْتُمْ تُوعَدُون‏» (فصلت/۳۰)، اما در باب تفعیل تاکید بر تعلق فعل به مفعول و وقوع فعل در آن است هرچند که به تبع قیام آن به فاعل هم در کار است: «لا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ‏ بِغُلامٍ عَلِيمٍ قالَ أَ بَشَّرْتُمُونِي‏ عَلى‏ أَنْ مَسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ‏ تُبَشِّرُونَ‏ قالُوا بَشَّرْناكَ‏ بِالْحَقِ» (حجر/53- 54). پس أبشر در جایی است که توجه اصلی بر بشارت‌دهنده و قیام بشارت به اوست؛ ولی بشّر در جایی است که توجه اصلی بر وقوع این بشارت است (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏1، ص278 )؛ البته راغب در تفاوت اینها فقط بدین اشاره کرده است که این ماده در باب افعال هم به صورت لازم و هم متعدی به کار می‌رود (حالت لازم آن برای معنای مطاوعه و قبول است، مثلا گفته شود بشّرته فأبشر)؛ اما باب تفعیل برای تکثیر است (مفردات ألفاظ القرآن، ص125 ؛ كتاب العين، ج‏6، ص259 ) و لازم به ذکر است کاربردهای این کلمه در این ابواب در قراءات مختلف با هم متفاوت است؛ چنانکه مثلا در قرائت عاصم هیج مورد ثلاثی مجرد مشاهده نمی‌شود و اغلب موارد این کلمه در باب تفعیل به کار رفته (همه موارد غیر از آیه ۳۰ فصلت که در بالا اشاره شد)، اما در بسیاری از قراء سبع در موارد متعددی به صورت ثلاثی مجرد به کار رفته و در قرائت ابن مسعود هم تمام موارد در باب افعال آمده است (البحر المحيط في التفسير، ج‏3، ص130 ) و مثلا در آیه «أَنَّ اللَّهَ یبشرُكَ بِيَحْيى‏» (آل عمران/۳۹) این کلمه به هر سه صورت يُبَشِّرُكَ و يَبْشُرُكَ‏ و يُبْشِرُكَ قرائت شده است (مفردات ألفاظ القرآن، ص125). ▪️اسم فاعل این ماده به تبع ابواب فوق، به صورت‌های بَشِير و مُبْشَر و مُبَشِّر و مُسْتَبْشِر به کار رفته است؛ که در آخری به معنای کسی است که خبر خوشی را دریافت کرده است «ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ» (عبس/39)؛ اما در سه‌تای اول به معنای کسی است که حامل خبر خوشی است و می‌خواهد این خبر را به دیگران برساند (مفردات ألفاظ القرآن، ص126 )؛ 🔸در تفاوت آنها گفته‌اند که ▪️ «بَشِير» بر وزن فعیل دلالت بر ثبوت نسبت دارد، یعنی کسی که بشارت دادن برای او ثابت است و شأن اوست که بشارت دهد: «إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشيراً وَ نَذيراً وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ الْجَحيمِ‏» (بقره/۱۱۹)، «أَنْ تَقُولُوا ما جاءَنا مِنْ بَشيرٍ وَ لا نَذير» (مائده/۱۹)۷ «فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشِيرُ أَلْقاهُ عَلى‏ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيراً» (يوسف/96)، «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ يُرْسِلَ الرِّياحَ‏ مُبَشِّراتٍ» (روم/46). ▪️اما در «مُبَشِّر» تاکید بر وقوع بشارت و رساندن بشارت به مخاطب است: «فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ» (بقره/۲۱۳)، «وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلينَ إِلاَّ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ» (انعام/۴۸)، «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ مُبَشِّراً وَ نَذيرا» (اسراء/۱۰۵)؛ و ▪️«مُبْشِر» در جایی است که خود وقوع بشارت محل تاکید بوده است نه بشارت دهنده (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏1، ص278 )؛‌ چنانکه اگر قرار بود برای فرشتگان در آیه «تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي‏ كُنْتُمْ تُوعَدُون‏» (فصلت/۳۰) تعبیری بیاید احتمالا «مُبْشِر» خوانده می‌شدند نه «مبشّر». 🔸از کلماتی که به «بشر» نزدیک است و تحلیل آن در فهم معای بشارت موثر است کلمه «بشاشت» (حوش رویی) است؛ در تفاوت این دو گفته‌اند: «بشر» آن اولین خوشحالی‌ای است که با دیدار کسی که به دیدارش می‌رسی در چهره‌ات نمایان می‌شود و بشارت و مژده دادن هم در جایی است که اولین کس خبر شادمان‌کننده‌ای برایت بیاورد؛ وگرنه وقتی دوباره آن خبر را برایت بگویند دیگر بشارت گفته نمی‌شود؛ اما «بشاشت» (از ماده «بشش») اظهار خوشحالی در برابر هر کسی است که با او دیدار می‌کنید خواه اول بار باشد یا بعد از مدتی باز این خوشحالی ابراز شود (الفروق في اللغة، ص259 ). 📿ماده «بشر» و مشتقات آن ۱۲۳ بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye