☀️8) سدیر صیرفی می‌گوید: بر امام صادق ع وارد شدم در حالی که مقداری از اموال ایشان [احتمالا اموال خمس و زکات شیعیان] نزد من جمع شده بود و می‌خواستم که آنها را به ایشان تحویل دهم؛ و با خودم یک دینار را مخفی کرده بودم تا سخنان مردم در مورد ایشان را بسنجم؛ و مال را پیش ایشان نهادم. فرمود: سدیر! در حق ما خیانت کردی و با این خیانت، آن سهم ما را به ما ندادی! گفتم: فدایت شوم! آن چیست؟ فرمود: چیزی از حق ما را برداشتی تا حال و روز ما را بسنجی! گفتم: راست گفتید، فدایتان شوم! صرفا می‌خواستم حقیقتِ این حرفهایی را که رفیقانم می‌زدند بفهمم. فرمود: آیا ندانسته‌ای که هر چیزی که بدان احتیاج شود ما آن را می‌دانیم و آن نزد ماست؟! آیا سخن خداوند متعال را نشنیده‌ای که می‌فرماید «و هر چیزی باشد آن را در امامی روشنگر احصاء کرده‌ایم» (یس/12). بدان که علم پیامبران در علم ما محفوظ است و همگی نزد ما جمع شده و علم ما از علم انبیاست، پس کجا می‌برندت؟! گفتم: راست می‌گویید؛ فدایتان شوم. 📚مناقب آل أبي طالب ع (لابن شهرآشوب)، ج4، ص227 سَدِيرٌ الصَّيْرَفِيُّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ وَ قَدِ اجْتَمَعَ عَلَىّ [إلیّ] مالُه [بَيَانٌ؛ مئاتٌ] فَأَحْبَبْتُ دَفْعَهُ إِلَيْهِ وَ كُنْتُ حَبَسْتُ مِنْهُ دِينَاراً لِكَيْ أَعْلَمَ أَقَاوِيلَ النَّاسِ فَوَضَعْتُ الْمَالَ بَيْنَ يَدَيْهِ. فَقَالَ لِي يَا سَدِيرُ خُنْتَنَا وَ لَمْ تُرِدْ بِخِيَانَتِكَ إِيَّانَا قَطِيعَتَنَا. قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا ذَلِكَ؟ قَالَ أَخَذْتَ شَيْئاً مِنْ حَقِّنَا لِتَعْلَمَ كَيْفَ مَذْهَبُنَا. قُلْتُ صَدَقْتَ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّمَا أَرَدْتُ أَنْ أَعْلَمَ قَوْلَ أَصْحَابِي فَقَالَ لِي أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ كُلَّ مَا يُحْتَاجُ إِلَيْهِ نَعْلَمُهُ وَ عِنْدَنَا ذَلِكَ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَى «وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ» اعْلَمْ أَنَّ عِلْمَ الْأَنْبِيَاءِ مَحْفُوظٌ فِي عِلْمِنَا مُجْتَمِعٌ عِنْدَنَا وَ عَلِمُنَا مِنْ عِلْمِ الْأَنْبِيَاءِ فَأَيْنَ يُذْهَبُ بِكَ؟! قُلْتُ صَدَقْتَ جُعِلْتُ فِدَاكَ. @yekaye