.
🔷 نسْلَخُ
⬛️ماده «سلخ» در اصل بر بیرون آوردن چیزی از پوست خود دلالت میکند
📚(معجم المقاييس اللغة، ج3، ص94)
که در اصل برای کندن پوست حیوان به کار میرفته و بعدا به طور استعارهای برای در آوردن لباس و زره [از تن شخص دیگر] نیز به کار رفته است.
📚 (مفردات ألفاظ القرآن، ص419)
◻️برخی در این آیه درباره اینکه چرا گفته «روز» را از شب برکندیم، و نه بالعکس، چنین توضیح دادهاند که چون اصل در عالم ماده ظلمت است، پس گویی، نور روز پوششی است که بر تن این ظلمت شده و هنگام شب این پوشش را درمیآورد
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج5، ص172)
کاربردهای این ماده در این گونه موراد فقط به همین تعبیر محدود نمی شود؛
◽️چنانکه برای پایان یافتن ماه قمری و خروج از ماه (سَلَخْتُ الشهرَ» (از ماه [قمری] بیرون آمدم) هم به کار میرود [فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ؛ توبه/5]
📚(کتاب العین، ج4، ص198)؛
◽️ و نیز در مورد کسی که لباس ایمان را از تن به در آورد و کافر شد نیز تعبیر شده است که «آتَيْناهُ آياتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها» (اعراف/175)
📚(مجمع البحرين، ج2، ص433)
◻️برخی بر این باورند که در آیه «اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ» (یس/37)، چون فعل «سلخ» با حرف «من» متعدی شده، به معنای «بیرون آوردن» است؛ چرا که وقتی به معنای «کندن» به کار میرود با حرف «عن» متعدی میشود.
📚(المیزان، ج17، ص88)
ماده «سلخ» همین 3 بار در قرآن کریم آمده است.
@yekaye