. 5⃣ «ما كانَ اللَّهُ لِیذَرَ الْمُؤْمِنینَ عَلی ما أَنْتُمْ عَلَیهِ حَتَّی یمیزَ الْخَبیثَ مِنَ الطَّیبِ وَ ما كانَ اللَّهُ لِیَطْلِعَكُمْ عَلَی الْغَیبِ وَ لكِنَّ اللَّهَ یَجْتَبی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یشاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ» اگر در میان جامعه هم افراد خوب هست و هم افراد بد؛ و خوب وبد اینها مخفی است و این جهان ظاهر، غیبی دارد که ما از آن مطلع نیستیم؛ و اگر این غیب (بویژه وجود افراد خبیث در لباس مومن) به زندگی ما مربوط می‌شود و خداوند عده خاصی (پیامبران)‌ را از این غیب باخبر می‌سازد؛ پس باید به خدا و رسولش ایمان آورد و به آنها برای پیمودن مسیر زندگی اعتماد نمود، و نه به غیر آنها. 💠تاملی درباره اخلاقی💠 درباره لزوم برای سیر و سلوک سخن بسیار گفته‌اند و در اینکه برخی از بزرگان دین هم هشدار داده‌اند که «طی این مرحله بی‌همرهی خضر مکن» تردیدی نیست؛ 🤔اما سوالی که همواره باقی است این است که وقتی خبیث و مومن هنوز از هم متمایز نشده‌اند چگونه می‌توان برای پیمودن مسیر الی الله به غیرمعصوم اعتماد کرد؟! شیعه اصرار فراوانی دارد که ابتدا عصمت را در مورد پیامبر و امام ع عقلاً اثبات کند، آنگاه به دنبال آنها راه بیفتد، چرا که افراد خبیثی که لباس مومن بر تن کرده‌اند کم نیستند؛ و قطعا هرکه قصد گمراه کردن دیگران از مسیر دین را داشته باشد، خود را ظاهرالصلاح می‌نمایاند. صرف برخورداری از توانایی‌های معنوی هم دلیل حقانیت نمی‌شود چرا که شیاطین هم توانایی‌های غیرمادی دارند و شاهد خوب این مساله مرتاض‌های هندی‌اند که با ریاضت کشیدن به پاره‌ای از توانایی‌های فرامادی دسترسی پیدا می‌کنند. با این مقدمات، آنچه درباره استاد اخلاق از منظر دین قاطعانه می‌توان گفت همین مقدار است که انسان از محضر بزرگانی که در اخلاقیات کوشیده‌اند بهره ببرد؛ اما فراتر از آن (دست در دست کسی دادن و رفتن به هرجا که خاطرخواه اوست) توجیه موجه دینی ندارد؛ و شاید به همین مناسبت بوده که بزرگانی مثل مرحوم آیت الله قاضی طباطبایی اصرار داشتند که اگر کسی می‌خواهد شاگردی ایشان در سیر و سلوک کند، خودش مجتهد باشد؛ یعنی کسی باشد که چشم بسته دستش را نمی‌دهد. در واقع، دستگیری معنوی از انسان در درجه اول تنها و تنها کار پیامبر و امام معصوم است؛ و همانند سایر شؤون اختصاصی آنها (مانند فتوا دادن و حکومت) تنها و تنها با اجازه آنهاست که دیگران می‌توانند متصدی این کار شوند. در مورد شؤون دیگر ایشان، روایات متعددی آمده که در دوره حضورشان با نصب خاص؛ و در عصر غیبت، با نصب عام افرادی را (مفتی یا اصطلاحا مرجع تقلید؛ و ولی فقیه یا حاکم شرع) به این امور منصوب فرموده‌اند؛ اما آیا درباره دستگری معنوی هم نصی از آنان رسیده است؟ و اگر نرسیده، شیعه از آن جهت که شیعه است آیا می‌تواند به سراغ غیرمعصوم برود؟ ✳️مجددا یادآوری می‌کنم این بحث اصلا ناظر به استفاده عمومی از محضر عالمان ربانی، که در روایات مورد تاکید قرار گرفته، نیست. @Yekaye