🔹لوطاً ▪️ماده «لوط» در اصل بر چسبیدن (لصوق) 📚(معجم مقاييس اللغه، ج5، ص221) و یا پیچیده شدن در چیزی که همراه با چسبیدن به آن باشد (اللفّ مع اللصوق) 📚(التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج10، ص286) دلالت دارد؛ چنانکه تعبیر «لُطتُ الحوض» وقتی به کار می‌رود که حوض را گِل‌اندود کنند و تعبیر «هذا ألوط بقلبی من ذاک» به معنای آن است که «این بیش از آن به دلم می‌چسبد» و به پوست درخت هم از این جهت که به ساقه درخت چسبیده «لیطة» گویند 📚(مجمع البيان، ج4، ص684) و چنانکه «التیاط» به اینکه شخصی بچه‌ای را که از آنی خودش نیسست به خود بچسباند و به خود منسوب کند، گویند؛ و البته فعل «لاط» به معنای اصرار کردن هم به کار می‌رود 📚(كتاب العين، ج7، ص451؛ المحيط في اللغة، ج9، ص214) و ظاهرا به همین مناسبت است که «لَوط» به معنای «رداء» 📚(ابن الاعرابی،‌به نقل از تهذيب اللغة، ج14، ص19) و یا مطلقِ لباس (ثوب، ازار یا رداء) 📚(خزاعی، به نقل از كتاب الجيم، ج3، ص221) هم به کار می‌رود. ▪️«لُوط» اسم عَلَم است و نام پیامبری از نزدیکان حضرت ابراهیم ع بوده است، و فرّاء [و 📚راغب اصفهانی در: مفردات ألفاظ القرآن، ص750] این اسم را مشتق از همین ماده و برگرفته از تعبیر «لَاطَ الشيء بقلبي: به دلم چسبید» دانسته‌اند‌‌ [یعنی شخص اصطلاحاً تو دل‌برو و دوست‌داشتنی] 📚(به نقل از اعراب القرآن (نحاس)، ج2، ص62) ▫️در مقابل، زَجّاج معتقد است که این اسم، اسم جامد (غیرمشتق) است و ربطی به ماده «لوط» در عربی ندارد؛ زیرا چنین نامی در عرب مرسوم نیست و حضرت لوط ع هم یکی از پیامبران غیرعرب بوده و معنا ندارد که اسم او از یک کلمه عربی مشتق شود 📚(به نقل از مجمع البيان، ج4، ص684 و اعراب القرآن (نحاس)، ج2، ص62) البته با توجه به اینکه برخی توضیح داده‌اند که خود ماده «لوط» هم از زبان عبری به زبان عربی وارد شده و در زبان عبری به همین معنای «پیچیدن و پوشاندن و غلاف»‌ بوده، که به معنای عربیِ این ماده بسیار نزدیک است 📚(التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج10، ص286) چه‌بسا بتوان اشتقاق این اسم از این ماده را روا دانست، اما اشتقاقی که در اصل در زبان عبری انجام شده است. ▪️فعل «لاطَ یَلوطُ» که مصدر آن «لِواط» می‌باشد به معنای لواط کردن (کاری که قوم لوط انجام می‌داد) هم می‌باشد ؛ که شاید گمان شود که از اصل ماده «لوط» گرفته شده است؛ اما عموم اهل لغت بر این باورند که وجه تسمیه آن از این جهت است که کسی که این کار را می‌کند، عملِ قوم لوط را انجام داده است؛ در واقع قوم لوط چنان می‌کردند و مردم از اسم پیامبری که برای انذار آنان فرستاده شد کلمه‌‌ای برای اشاره به عمل زشت آنان ساختند. 📚(كتاب العين (خلیل)، ج7، ص452؛ الصحاح (جوهری)، ج3، ص1158؛ المحكم و المحيط الأعظم (ابن سیده)، ج9، ص238؛ لیث، به نقل از لسان العرب، ج7، ص396؛ و ...). در واقع، این تعبیر نه از عمل انجام دهندگان آن عمل، بلکه از اسم کسی که آنان را از آن عمل نهی می‌کرد ساخته شده است. 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص751) و به کسی که به انجام لواط معروف باشد «مِلواط» گویند 📚 (شمس العلوم، ج9، ص6142) 🔹اسم «لوط» با اینکه از اسامی غیر عربی (عجمی) و اسم خاص (عَلَم) است (که علی‌القاعده باید غیرمنصرف باشد) اسم منصرف است (و به همین جهت است که در این آیه تنوین گرفته) و دلیلش این است که اسامی‌ این گونه که سه حرفی باشند و حرف وسطش ساکن باشد (مانند نوح، هند) در غایت خفت (خفیف بودن) می‌باشد و از این رو با آنها معامله اسم منصرف می‌شود. 📚(الصحاح، ج3، ص1158؛ مجمع البيان، ج4، ص684) 🔹به لحاظ نحوی، «لوطاً» را مفعول به برای فهل محذوف دانسته‌اند که آن فعل می‌تواند به قرینه آیات قبل «ارسلنا: فرستادیم» باشد؛ و یا می‌تواند «اذکر: به یاد آور» باشد. 📚(اعراب القرآن (نحاس)، ج2، ص61؛ الكشاف، ج2، ص125) @Yekaye