. 4⃣ «أَوْجَسَ مِنْهُمْ خيفَةً ...» حضرت ابراهیم ع وقتی دید دست به غذا نمی‌برند، از آنان ترسید. 🚫شبهه آیا این ترس با شجاعتی که لازمه عصمت و نبوت یک پیامبر – آن هم پیامبر اولواالعزم – است منافاتی ندارد؟ 💢پاسخ آن شجاعتی که لازمه نبوت و عصمت است، یک فضیلت نفسانی است که نقطه مقابل آن «جُبن: ترسو بودن» است، نه «خوف: ‌ترسیدن». در واقع، ترسیدن یک وضعیت نفسانی است همچون هشداری که خداوند در انسان قرار داده تا هنگام مواجهه با ناملایمات و امور خطرناک، خود را حفظ کند و به دفع آنها اقدام کند؛ حال اگر کسی چنان باشد که هنگام مواجهه با خطرات دست و پای خود را گم کند و در مواجهه با سختی از بار مسئولیت شانه خالی کند؛ ویا اینکه بدون هیچ تدبیری خود را در این گونه امور بیندازد، هر دوی اینها (یعنی هم جبن و ترسو بودن، و هم تهور و بی‌باکی) رذیله است. در حقیقت، این حالات نفسانی (میل به امور مطلوب و خوشانید و بیزاری از امور نامطلوب) اموری نیست که خداوند به عبث در انسان قرار داده باشد؛ بلکه چون مدار زندگی انسان بر اساس درک و اراده است، بناچار باید جاذبه و دافعه‌ای در وجودش نسبت به امور مختلف باشد که وی را به تصمیم‌گیریِ در قبال پدیده‌های خوب و بد سوق دهد؛ و همان طور که وجود میل و شهوت در انسان منافاتی با عصمت و اخلاق‌مداری شخص ندارد، وجود ترس و انزجار نیز چنین است؛ و آنچه در این انسانها باید باشد «شجاعت» است، نه «تهور» (= به هیچ عنوان نترسیدن و بی‌هیچ ملاحظه و تدبیری خود را در خطر افکندن)؛ یعنی وقوع ترس از امور نامطلوب در دل آنان، یک امر طبیعی است که خداوند این طبیعت را در دل همه انسانها قرار داده است؛ آنچه نقطه ضعف است این است که این ترس دست و پای آنان را چنان بلرزاند که توان تصمیم‌گیریِ صحیح را از آنان بگیرد؛ و در شجاعت حضرت ابراهیم ع همین بس که یک تنه علیه طاغوت زمان خود قیام کرد و بت‌ها را شکست و سرزنش‌ها و مخالفت‌های قومش، و حتی پدرخوانده‌اش خللی در اراده وی وارد نکرد و در راه خدا، حتی از انداخته شدن در آتش نترسید و ... . 📚(الميزان، ج10، ص322) @Yekaye