🔹لَحَليمٌ أَوَّاهٌ مُنيبٌ
به لحاظ ترکیب نحوی،
▪️«لام» لام مزحلقه است (که برای تاکید میآید)؛
▪️«حلیم» خبرِ إنّ است؛
▪️اما «أَوَّاهٌ» را میتوان دو گونه تحلیل کرد:
🔸خبر دوم: ابراهیم بردبار بود و بسیار تضرعپیشه بود؛
🔸صفت برای «حلیم»: ابراهیم بردباری تضرعپیشه بود؛
▪️«مُنيبٌ» را چند گونه میتوان تحلیل کرد:
🔸خبر سوم: ابراهیم بردبار بود و بسیار تضرعپیشه بود و بازگشتکننده بود؛
🔸صفت برای «حلیم»: ابراهیم بردباری تضرعپیشه و بردباری بازگشتکننده بود؛
🔸صفت برای «أواه»
- که در این صورت:
▫️اگر «أواه» خبر دوم باشد، چنین میشود: ابراهیم بردبار بود و تضرعپیشهای بازگشتکننده؛
▫️اگر «أواه» صفت باشد، نقشِ «منیب»، میتواند:
🔻صفتِ فقط برای «أواه» باشد: ابراهیم «بردباری تضرعپیشه»، آن هم «تضرعپیشهای بازگشتکننده» بود؛
🔻صفتِ «أواه» باشد مطلقا: ابراهیم بردبارِ تضرعپیشهی بازگشتکننده بود.
🔻صفت برای ترکیبِ «حلیم أواه» باشد: ابراهیم «بردبارِ تضرعپیشه»ی بازگشتکننده بود.
✳️شیرینیِ این عبارت این است که در آن واحد ظرفیت تمامی این معانی را دارد، و با توجه به امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا، بعید نیست که همگی مد نظر بوده باشد، بویژه که هریک نکته ظریفی را میرساند که دیگری فاقد آن است.
@Yekaye