🔹شَديدٍ
▪️درباره ماده «شدد»
▫️برخی گفتهاند که این ماده در اصل بر «قوتی در چیزی» دلالت دارد.
📚(معجم المقاييس اللغة، ج3، ص179).
▫️اما دیگران بر تفاوت معنای «قوت» و «شدت» تاکید کرده و گفتهاند که «شدت» در اصل دلالت بر مبالغه در وصف چیزی دارد و لذا از قبیل قدرت نیست؛
📚 (الفروق في اللغة، ص100)
▫️ و برخی این را که «شدت»، وصفِ «قدرت» قرار میگیرد (عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوى، نجم/5؛ وَ كانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً، روم/9) شاهدی آوردهاند بر تفاوت معنایی این دو؛ و موید دیگرش هم این است که شدت در مقابل «رخوت» (سستی) است؛ در حالی که «قوت» در مقابل «ضعف» است؛ از این رو، گفتهاند که اساساً «شدت» یک مفهوم مستقل نیست؛ بلکه بر درجه قوی عالی از هر مرتبهای دلالت دارد و در هر موضوعی به حَسَبِ خودش است
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج6، ص27)
▫️اما دیگران برای این کلمه معنای مستقل قبول دارند؛ و گفتهاند «شدة» جمع شدن و گردهمآمدنی است که تفکیک و جدایی آن دشوار باشد؛ یا منقبض و بسته شدنی است که باز کردنش دشوار باشد
📚(مجمع البيان، ج5، ص278).
در واقع،
▫️به نظر میرسد اصل این ماده از کلمه «شَدّ» به معنای «محکم گره زدن و بستن» (العقد القويّ) شروع شده باشد؛ و فعل «شَدَّ» به معنای محکم بستن میباشد: «وَ شَدَدْنا أَسْرَهُمْ» (إنسان/28) «حَتَّى إِذا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثاقَ»(محمد/4) و بتدریج شدت علاوه بر گره زدن، در مورد بدن (كانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً؛ فاطر/44)، قدرت نفسانی (عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوى؛ نجم/5)، و عذاب (فَأَلْقِياهُ فِي الْعَذابِ الشَّدِيدِ؛ ق/26) هم به کار رفته است.
📚 (مفردات ألفاظ القرآن، ص447)
▪️«شَدِيد» و «مُتَشَدِّد» به معنای بخيل به کار رفته است «وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ»
📚(معجم المقاييس اللغة، ج3، ص179).
درباره چرایی این وجه تسمیه، برخی توضیح دادهاند که وزن «فعیل» می تواند هم به معنای مفعول باشد و هم به معنای فاعل. شدید به معنای «مفعول« یعنی گویی او را بسته و در زنجیر کردهاند که نمیتواند پول خرج کند؛ و «شدید» به معنای فاعل گویی سر کیسهاش را محکم بسته است و کیسه پولش را هیچگاه باز نمیکند.
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص447)
▪️«شَدَّ» و «اشْتَدَّ» به معنای سرعت گرفتن هم به کار میرود؛ که ممکن است برگرفته از تعبیر «شدّ حزامه للعدو: کمربندش را برای رفتن به سراغ دشمن محکم بست» باشد ویا از تعبیر «باد شدت گرفت»: «اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ» (إبراهيم/18).
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص447)
▪️جمع «شدید»، «أشدّاء» [وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ؛ فتح/29] و «شِداد» است
📚(لسان العرب، ج3، ص233)؛
و تعبیر «شداد» در مورد چیزهایی به کار رفته که چنان محکم و قوی است که چیزی در او اثر نمیگذارد، خواه به این معنا که کارش را بیملاحظه انجام میدهد و تحت تاثیر عواطف قرار نمیگیرد: «عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُم» (تحریم/6) ویا از این باب که نفوذناپذیر است و گذر زمان اثری در او ندارد: «وَ بَنَيْنا فَوْقَكُمْ سَبْعاً شِداداً» (نبأ12) «ثُمَّ يَأْتي مِنْ بَعْدِ ذلِكَ سَبْعٌ شِدادٌ يَأْكُلْنَ ما قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ» (یوسف/48)
📚 (الطراز الأول، ج6، ص8)
📿ماده «شدد» و مشتقات آن 102 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@Yekaye