🔹لِذي حِجْرٍ ▪️ماده «حجر» در کلمات متعددی به کار رفته است مانند ▫️«حَجَر» (به معنای سنگ) (اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَر؛ بقره/60)، (که جمع آن «أحجار» و «حجارة» می‌باشد: فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماء؛ انفال/32) ، ▫️ «حِجر»‌ به معنای عقل (قَسَمٌ لِذي حِجْرٍ؛ فجر/5) ▫️و به معنای منع و ممنوع (هذِهِ أَنْعامٌ وَ حَرْثٌ حِجْرٌ لا يَطْعَمُها إِلاَّ مَنْ نَشاءُ؛ انعام/138) ، ▫️و در «حجر» کسی بودن به معنای تحت حمایت وی بودن (رَبائِبُكُمُ اللاَّتي في حُجُورِكُمْ؛ نساء/23) ▫️و ... و از این رو، یافتن معنای اصلی آن را دشوار نموده است. ▪️برخی معنای اصلی آن را منع کردن و احاطه بر چیزی دانسته‌اند (معجم المقاييس اللغة، ج2، ص138) و به تعبیر دیگر، حفظ کردن چیزی با محدود کردن آن (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج2، ص172) و ▪️عقل را هم بدین جهت «حِجر» گفته‌اند که انسان را از انجام آنچه سزاوار نیست و قبیح است بازمی دارد. (مجمع البيان، ج10، ص734؛ معجم المقاييس اللغة، ج2، ص138) تحجیر هم سنگ‌چین کردنی است که برای محدود و معلوم کرده محدوده ممانعت از ورود دیگران می‌باشد. (معجم المقاييس اللغة، ج2، ص138). بدین تریتب، «حِجر» به معنای چیزی که ممنوع شده به کار رفته «هذِهِ أَنْعامٌ وَ حَرْثٌ حِجْرٌ لا يَطْعَمُها إِلاَّ مَنْ نَشاءُ» (انعام/138) و ظاهرا «محجور» هم از همین تعبیر تحجیر گرفته شده است: «وَ جَعَلَ بَيْنَهُما بَرْزَخاً وَ حِجْراً مَحْجُوراً»‌ (فرقان/53)؛ پس حجرا محجورا یعنی منع و محدود کردنی که هیچ راه مفری باقی نمی‌گذارد (مفردات ألفاظ القرآن، ص220) ▪️«حُجْرَة» نیز به معنای اتاق است (که جمع آن «حُجُرَات» می‌باشد: «يُنادُونَكَ مِنْ وَراءِ الْحُجُرات» حجرات/4) (المصباح المنير، ج2، ص122) نیز احتمالا بدین جهت حجره نامیده شده که عرصه‌ای است که با سنگها و دیوارها محدود و محصور شده است. 📿ماده «حجر» و مشتقات آن جمعا 21 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @Yekaye