🔹بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ
▪️ماده «بعض» در اصل جایی به کار میرود که چیزی تجزیه شود و به برخی از این اجزاء «بعضِ» آن چیز گفته میشود (معجم مقاييس اللغه، ج1، ص269)
در واقع، این ماده در نسبت با «کل» همیشه سنجیده میشود و در مقابل آن قرار دارد (مفردات ألفاظ القرآن، ص135)
▪️حالا این «کل»
▫️ گاهی کلیّ فی نفسه [اسم جنس] است، مانند «إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ» (حجرات/12)،
▫️ گاه «کل» به معنای مجموعه است و «بعض» به معنای برخی از افراد آن مجموعه است؛ مانند «أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ» (انعام/158) [و نیز: وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاويلِ، الحاقه/44؛ وَ لَوْ نَزَّلْناهُ عَلى بَعْضِ الْأَعْجَمينَ؛ شعراء/198؛ وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلى بَعْضِ أَزْواجِهِ، تحریم/3] [که در این دو مورد در فارسی از کلمه «برخی یا بعضی از» استفاده میشود]
▫️ویا امر مرکب است که «بعض» به معنای جزء و قسمتی از آن است؛ مانند: «قالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْم» (بقره/259) [که در فارسی از کلمه «بخشی از» استفاده میشود] (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج1، ص325)
🔸با این بیان تفاوت «بعض» با «فرد» و «جزء» معلوم میشود:
▫️[اولا «بعض» هم در مقابل کل مجموعی (کلی) و هم در مقابل کل مرکب به کار میرود در حالی که جزء فقط در مقابل کل مرکب؛ و فرد فقط در مقابل کل مجموعی به کار میرود؛
▫️ ثانیا] «بعض» همواره در نسبت با «کل» مطرح میشود و اطلاقش تنها در جایی رواست که قبل از آن کل در کار باشد؛ اما در جزء صرفا قابلیت جزئیت داشتن در چیزی لحاظ میشود خواه قبل از ترکب باشد یا بعد از آن؛ و فرد هم مستقل از مجموعه میتواند لحاظ شود. (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج1، ص326)
▪️با این اوصاف معلوم میشود که علیالقاعده کلمه «بعض» همواره مضاف الیهای داشته باشد؛ اما در بسیاری از موارد این مضاف الیه حذف میشود و تنوین جایگزین آن میشود؛ مانند «أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ» (بقره/85)، «يُريدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ» (نساء/150) «وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلى بَعْضٍ» (اسراء/55) «عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ» (تحریم/3) (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج1، ص326)
▪️کلمه «بعوضة» (إِنَّ اللَّهَ لا يَسْتَحْيي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها؛ بقره/26) که به معنای مگس و پشه است، برخی آن را بیارتباط با معنای اصلی قلمداد کردهاند (معجم مقاييس اللغه، ج1، 270)
اما برخی گفتهاند وجه تسمیهاش این است که به خاطر کوچکیاش در مقابل سایر حیوانات، گویی قسمتی و بخشی از حیوانات دیگر میباشد. (مفردات ألفاظ القرآن، ص135؛ التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج1، ص326)
📿ماده «بعض» در قرآن کریم 158 بار به کار رفته که غیر از همین یکبار که به صورت کلمه «بعوضه» آمده، همه مواردش فقط کلمه «بعض» میباشد.
@yekaye